قرآن سفره الهى

قرآن سفره الهى

 رسول خدا (ص ) فرمود: ان هذا القرآن ماءدبة الله فتعلموا ماءدبته ما استطعتم ، و ان اصفر البيوت لبيت (لجوف - خ ل ) اصفر من كتاب الله (رسول خاتم صلى الله عليه و آله و سلم .) قرآن سفره رحمت رحيميه است كه فقط براى انسان گسترده شده است . طعام اين سفره ، غذاى انسان است كه به ارتزاق آن متخلق به اخلاق ربوبى مى گردد، و متصف به صفات ملكوتى مى شود و مدينه فاضله تحصيل مى كند. و هيچ كس از كنار اين سفره بى بهره بر نمى خيزد.

منبع:پندهای حکیمانه

بذر سعادت

بذر سعادت

 بدانكه بذر سعادت ، مراقبت است و مراقبت كشيك نفس كشيدن و پاسبان حرم دل بودن است وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ؛  شما مانند آنان نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز نفوس آنها را از يادشان برد، آنان به حقيقت بدكاران اند. و تمام عبادات و ادعيه و اذكار براى به بار رساندن اين تخم رستگارى است . همت بگمار تا اين دستور بسيار بسيار گرانقدر را كه در آخر جامع الاخبار منسوب به صدوق از كشاف حقائق امام به حق ناطق ابو عبدالله جعفر صادق - عليه الصلوة و السلام - روايت شده است حلقه گوش خود قرار دهى و آن اينكه القلب حرم الله فلا تسكن فى حرم الله غير الله ؛  دل جايى است مخصوص خداوند. پس در جاى خاص خدا، غير از خدا را جاى مده !

منبع:نامه ها برنامه ها

نماز

نماز زنده

  اين نماز كه به حسب ظاهر در اينجا قيام ، قعود، حركات و اعراض است ، ظل آن نمازى است كه با او محشورى و او با تو محشور است ، آن نمازى كه حى است و نمى ميرد، آن نماز زنده ، توئى و تو او هستى ، و آن حقيقت قربة الى الله است كه از اين حركات و توجهات در مسير استكمالى انسان ، در نهانخانه سر ذات تو جا مى كند و مى نشيند.

نماز به قصد بهشت

 منطق انسان بيدار اين است كه ان صلوتى و نسكى و محياى و مماتى لله رب العالمين خلاصه اين كه وقف حق تعالى است و همه اعمال و احوالش قربة الى الله است ، شخص موحد خدا مى بيند و بس . مسلمان اگر نمازش را به قصد بهشت بخواند، نماز او باطل است ، نماز و ديگر اعمال عبادى بايد براى تقرب حق تعالى باشد.

منبع:پندهای حکیمانه

بردن شفاعت از دنیا

بردن شفاعت از دنيا

انسان بايد بداند كه شفاعت را بايد از اين جا با خود ببرد و آن قدر كه با انسان كامل ؛ يعنى امام عصرش عجل الله تعالى فرجه الشريف سنخيت دارد به همان اندازه از شفاعت بهره مند است و با قرآن و عترت پيوسته است ، پس هم قرآن شفيع است و هم عترت و ممكن است كه شخص ‍ شفيعى هم شفيع جمعى شود، عاقل را اشاره كافى است !

منبع:پندهای حکیمانه

پناه بردن

پناه بردن

 امام صادق عليه السلام مى فرمايد: در شگفتم براى كسى كه از چهار چيز بيم دارد، چگونه به چهار چيز پناه نمى برد: در شگفتم براى كسى كه ترس بر او غلبه كرده ، چگونه به ذكر حسبنا الله و نعم الوكيل پناه نمى برد؛ زيرا به تحقيق شنيدم كه خداوند عزوجل به دنبال ذكر ياد شده فرمود: پس آن كسانى كه به عزم جهاد خارج گشتند و تخويف شياطين در آنها اثر نكرد و به ذكر فوق تمسك جستند) همراه با نعمتى از جانب خداوند (عافيت ) و چيزى زايد بر آن (سود در تجارت ) باز گشتند و هيچ گونه بدى به آنان نرسيد. و در شگفتم براى كسى كه اندوهگين است ، چگونه به ذكر لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين پناه نمى برد؛ زيرا به تحقيق شنيدم كه خداوند عزوجل به دنبال ذكر فوق فرمود: پس ما (يونس را در اثر تمسك به ذكر ياد شده ) از اندوه نجات داديم و همين گونه مؤ منين را نجات مى بخشيم . و در شگفتم براى كسى كه مورد مكر و حيله واقع شده ، چگونه به ذكر افوض امرى الى الله ان الله بصير بالعباد پناه نمى برد؛ زيرا به تحقيق شنيدم كه خداوند عزوجل به دنبال ذكر فوق فرمود: پس خداوند (موسى را در اثر ذكر ياد شده ) از شر و مكر فرعونيان مصون داشت . و در شگفتم براى كسى كه طالب دنيا و زيبايى هاى دنياست ، چگونه به ذكر ما شاء الله لا قوة الا بالله پناه نمى برد؛ زيرا به تحقيق شنيدم كه خداوند عزوجل بعد از ذكر ياد شده (از زبان مردى كه فاقد نعمت هاى دنيوى بود، خطاب به مردى كه از آن نعمت ها بهره مند بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، كمتر از خود مى دانى پس اميد است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد...

منبع:پندهای حکیمانه

سرمايه همه سعادت ها

سرمايه همه سعادت ها

علامه حسن زاده آملی:سرمايه همه سعادت ها واهم واجبات معرفت نفس ؛ يعنى خود شناسى است ، و آنكه خود را نشناخت عاطل و باطل زيست و گوهر ذاتش را تباه كرد و براى هميشه بى بهره ماند. هيچ معرفت نفس به كار انسان نمى آيد. انسان كارى مهم تر از خود سازى ندارد و آن مبتنى بر خود شناسى است . سقراط خود شناسى و اخلاق را از همه مهم تر مى شمرد. گويند وقتى از كنار معبد دلف ، عبور مى كرد ديد بالاى آن نوشته است : خود را بشناس ! همين كلام را اساس فلسفه خود قرار داد. سقراط در مقابل دانشمندان طبيعى گفت : بيهوده در شناختن موجودات خشك و بى روح رنج مير! بلكه خود را بشناس كه شناختن نفس انسان بالاتر از شناختن اسرار طبيعت است .

منبع:پندهای حکیمانه

صابر باش

صابر باش !

علامه حسن زاده آملی: اگر به راستى تشنه شدى آب برايت مى فرستند. صابر باش كه اگر دير شود مسلما دروغ نخواهد شد، مجرب است . علاوه اينكه كسانى كه ديرتر مى گيرند بهتر و پخته تر مى گيرند و وجه آن با تدبر معلوم مى گردد. عارف رو مى گويد:

حكمت حق در قضا و قدر 
كرد ما را عاشقان يكدگر 
تشنه مى نالد كه كو آب گوار 
آب مى نالد كه كو آن آب خوار 
آب كم جو تشنگى آور بدست 
تا بجوشد آبت از بالا و پست

منبع:نامه ها برنامه ها

برادرم به فكر خود باش !

برادرم به فكر خود باش !

 برادرم ! به فكر خود باش و از خويشتن غافل مباش و همواره كشيك نفس ‍ بكش و كشيك نفس كشيدن كشكى نيست ، از خداوند توفيق بخواه ، با ابناى روزگار بساز و مرد تحمل باش و به مثل معروف كه چه خوش مثلى است : آسيا باش درشت بستان و نرم باز ده ! مرد فكر باش كه فكر، لب عبادت است . مناجات و راز و نياز با دوست را قطع مكن قل ما يعبوا بكم ربكم لولا دعاءكم .

منبع:نامه ها برنامه ها

اخلاق عارف

اخلاق عارف

شيخ الرئيس در مقام عرفان مى گويد: عارف ، خوشرو، و خندان و متبسم است و از روى تواضع به كوچك تر، همان طور احترام مى كند كه به بزرگ تر، و از ديدن افراد گمنام ، همان قدر خوشحال مى شود كه از ديدن افراد نامدار؛ چگونه شاد نباشد و به وجد نيايد در حالى كه به حق و همه چيز به اين سبب كه خداوند را در آن مى بيند شادمان است ، و چگونه براى او همگان يكسان نباشند، در حالى كه همه نزد او اهل رحمت اند كه مشغول باطل اند. تا آن جا كه مى گويد: عارف ، شجاع است و چگونه شجاع نباشند در حالى كه او از مرگ هراسى ندارد، و بخشنده است و چگونه بخشنده نباشد در حالى كه از محبت باطل بركنار است ، و او حقد و كينه ها را فراموش مى كند و چگونه چنين نكند در حالى كه ذكرش مشغول به حق است .

منبع:پند های حکیمانه

آنچه در عرفان عملى مهم است !

آنچه در عرفان عملى مهم است !

 آن چه در عرفان عملى مهم است سه چيز است :

الف - طهارت و دوام آن

ب - همت

ج - استقامت

منبع:پند های حکیمانه

عملى در تهذيب نفس

علامه حسن زاده آملی: شايسته است بر تو كه از معاشرت هاى خالى از تعليم با مردم بكاهى ، و ويژه با ثروتمندان و مترفين و دنيا خواهان ، بايد آنچه را كه آخرت را از ياد تو مى برد و ميل و رغبت به دنيا را در تو ايجاد مى كند، رها كنى ، و با صالحان و پارسايان و اهل عبادت همراه گردى ؛ زيرا اين عمل به طور كلى در تهذيب نفس مؤ ثر است .

منبع:پند های حکیمانه

فانى در باقى كن !

فانى در باقى كن !

پيش تا صور در دهد آواز 
خويشتن را بكش به تيغ نياز 

 
يعنى پيش از آن كه دست مرگ به گريبانت رسد و نفخه صور آواز دهد، خويش را فانى در باقى كن ! حديث رسول الله است كه موتوا قبل اءن تموتوا.

 پيشتر از مرگ خوداى خواجه امير 
تا شوى از مرگ خود اى خواجه مير

منبع:پندهای حکیمانه

رفيق خوب

رفيق خوب
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
خير من صحبت من ولهك بالاخرى ، وزهدك فى الدنيا، و اعانك على الطاعه ؛ بهترين كسى كه با او مصاحبت و رفاقت مى كنى آن كس كه تو را مشتاق آخرت و متنفر از دنيا گرداند.

شرح


علامه حسن زاده آملی:
رفيق حقيقى و هم صحبت گرامى آن است كه به روح انسان كه از عالم بقاست مساعدت كند و به علم معرفت انسان بيافزايد و گرد و زنگار دنيا را كه منشاء هر خطا و شقاوت است و باطبع همه مردم عارى مشتاق آن اند از دل پاك كند و اشتياق و عشق عالم آخرت را كه اغلب مردم از آن تا دم مرگ غافل اند در آينه دل منعكس گرداند، چنان كس به حقيقت رفيق انسان است ، اين گونه رفيق است كه فرمود: الرفيق ، ثم الطريق
حافظ فرمايد:


دريغ و درد كه تا اين زمان ندانستم
 
كه كيمياى سعادت رفيق بود رفيق

منبع:سیره چهارده معصوم در آثار علامه حسن زاده آملی