نزول آيه تطهير در شاءن اله بيت (ع )



نزول آيه تطهير در شان اهل بيت (ع )

آيه كريمه انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا بر پيامبر (صلى الله عليه وآله ) در خانه ام سلمه ، نازل شده و سپس پيامبر (صلى الله عليه وآله ) و فاطمه (عليها سلام )و حسن و حسين (عليه السلام ) و فرا خواند و عبا را بر روى خود و آنان انداخته و فرموده است : هؤ لاء اهل بيتى ، فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا .
در اين هنگام ام سلمه مى گويد: آيا من نيز با ايشان هستم ، اى رسول خدا ؟ !
پيامبر (صلى الله عليه وآله ) مى فرمايد: تو بر مكان خودى و به سوى خير.
ابن اثير، از ريد بن ازقم نقل مى كند كه : رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) فرموده است : من دو چيز را در ميان شما باقى مى گذارم كه اگر بدانها تمسك جوييد، هيچ گاه گمراه نشويد، يكى از آن دو، عظيم تر از ديگرى است ؛ كتاب خدا كه ريسمانى است از آسمان به زمين ؛ و ديگرى ، اهل بيت من است ، و (اين دو )از يكديگر جدا نشوند تا آن كه در حوض بر من وارد شوند، پس بنگريد كه پس از من با آنها چه مى كنيد !.
و همچنين در همان كتاب است كه البراء گفته است : رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) را ديدم كه حسن بن على را بر شانه خويش نهاده ، مى گفت : خداوندا ! من او را دوست دارم ؛ تو نيز او را دوست بدار !
و نيز رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) فرمود: حسين از من است و من از حسين ام ؛ خداوندا !مسى را كه حسين را دوست بدارد، دوستدار، حسين ، سبطى از اسباط است .
همچنين آمده است ، رسول خدا (صلى الله عليه وآله )، حسن و حسين و محسن را به اسامى پسران هارون ، يعنى شبر و شبير و مبشر، نامگذارى فرمود.
گويم : اين حديث ، اشاره اى است به فرمايش ديگر رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) كه به امير مؤمنان (عليه السلام ) فرمود: تو نسبت به من چون هارونى براى موسى .
و شيعيان به تواتر، از رسول خدا (ص )نقل كرده اند: اين پسرم (حسين (ع ) )
امام است و پسر امام ، و او برادر امام و پدر هفت امام است ، كه نهميهن آنها قائم شان است .


منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

رسول الله ، توبه مى دهد


رسول الله ، توبه مى دهد

انس بن مالك گويد: رسول خدا (صلى الله عليه وآله )، روز يك شنبه ماه ذى القعده ، خطاب به مردم فرمود: اى مردم !كدام يك از شما خواهد كه توبه كند ؟ مردم گفتند: همه مى خواهيم توبه كنيم اى رسول خدا !
فرمود: غسل كنيد و وضو بگيريد و چهار ركعت نماز به جاى آريد و در هر ركعت ، سوره حمد را يك مرتبه و قل هو الله را سه مرتبه و معوذتين را يك مرتبه ، تلاوت كنيد !سپس حمد را يك مرتبه ، استغفر الله بگوييد و با لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظيم آن را به پايان بريد. آن گاه بگوييد: يا عزيز يا غفار اغفرلى ذنوبى و ذنوب جميع المومنين و المومنات ؛ فانه لا بغفر الذنوب الا انت .
سپس فرمود: هر كس از امت من چنين كند، از آسمان ندا آيد كه :
عملت را دوباره از سر گير !كه خدا توبه ات را پذيرفته و گناهانت را بخشيده است . و ملكى زير عرش ندا سر دهد كه : اى بنده !دشمنانت را روز قيامت راضى خواهى كرد !
منادى ديگر گويد: اى بنده مؤمن !خواهى مرد و دينت از تو سلب نخواهد شد و قبرت وسيع شود و منور گردد.
ملكى ديگر ندا سر دهد كه : پدر و مادرت از تو راضى شوند؛ گر چه از تو در غضب باشند. آنان و ذريه ات بخشيده شوند و تو و آخرت در فراخى و گشايش روزى خواهى بود.
جبرييل ندا كند: (من همراه ملك الموت شوم ، تا با تو مدارا كند و مرگ ،تو را آزار ندهد و روح از بدنت به سلامت بيرون آيد. )
مردم گفتند: اى رسول خدا !اگر كسى غير اه ذى القعده اين عبادت را انجام دهد، چگونه است ؟
فرمود: تفاوتى نكند و همان طور خواهد شد كه بيان نمودم . اين كلمات را جبرييل در معراج به من آموخته است .

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

معرفت نفس

معرفت نفس

يكى از همسران پيامبر (صلى الله عليه وآله ) از او پرسيد كه : چه وقت انسان خداى خود را شناسد ؟

پاسخ فرمود: وقتى كه نفس خويش را شناسد.

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

علم

ارزش علم

گوهر علم نورى است كه عين حقيقت عالم و چراغ فرا راه او مى گردد. و اصلا علم عالم است و عالم علم است . و به عبارت پيغمبر خاتم صلى الله عليه وآله : علم ، نفس عقل و فهم ، روح آن است . 


در علم متوقف مشو !

استاد كل فى الكل و قدوه اولين و آخرين و قطب الاقطات خاتم النبيين صلى الله عليه وآله : اطلب العلم من المهد الى اللحد هيچ وقت نبايد توقف باشد.


منبع:منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

دعاى شهادت

دعاى شهادت

رسول الله (صلى الله عليه وآله ) نماز صبح بگزارد و بعد از نماز جوانى را در مسجد ديد كه پينگى مى زد و سرش را فرود مى آورد، رسول الله (صلى الله عليه وآله ) به او گفت : اى فلان !چگونه صبح كرده اى ؟
گفت : يا رسول الله !صبح كرده ام در حالى كه صاحب يقينم .
رسول الله (صلى الله عليه وآله ) از گفتار وى به شگفت آمد و گفت : هر يقينى را حقيقتى است ، حقيقت يقين تو چيست ؟
گفت : اى رسول الله !يقينم مرا اندوهگين كرده و شبم را به بيدارى و روزهاى گرمم را به تشنگى كشانيده است ، تا آن كه گویا
من اكنون به عرش ‍ پروردگارم نگاه مى كنم كه براى حساب واداشته شده است و خلايق براى حساب محشورند و من در ميان آنانم و گویا كه به اهل بهشت مى نگرم كه در بهشت متنعم اند و يكديگر را مى شناسند و بر اريكه ها تكيه داده اند و گويا كه اهل آتش را مى بينم كه در آتش معذب اند و فرياد بر مى آورند و گويا كه من اكنون آواز زبانه آنش را مى شنوم كه بر گوش هاى من مى پيچد.
رسول الله به اصحاب خود فرمود: هذا عبد نور الله قلبه ؛ اين بنده اى است كه خداوند دل او را به ايمان روشن كرده است .
سپس رسول الله بدو فرمود: الزم ما انت عليه ؛
از اين حال جدا مشو.
آن جوان گفت ، با رسول الله !براى من از خداوند بخواه كه در خدمت تو شهادت را روزى من گرداند.
رسول الله بخواست كه طولى نكشيد آن جوان در بعضى از غزوات نبى (صلى الله عليه وآله ) بعد از نه نفرى كه وى دهمين بود شربت شهادت چشيد.


منبع:منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

به ياد و ذكر خدا باشيد

به ياد و ذكر خدا باشيد

پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله ) فرمود: در باغهاى بهشت بخراميد !.
پرسيدند: باغ هاى بهشت چيست ؟
فرمود: ذكر خدا در صبح و شب . پس به ياد و ذكر خدا باشيد. هر كس كه خواهد بداند، چه قدر و منزلتى نزد خداى دارد، بنگرد كه قدر و منزلت خداى نزد او چقدر است ؟چون خداوند بنده اش را همان اندازه قدر مى نهد، كه بنده او را.

بدانيد كه بهترين و پاكيزه ترين و والاترين اعمالتان نزد خداوند، و بهتر از هر چيزى كه خورشيد براى آن تابيده است ، ذكر و ياد خداوند سبحان است . خداى تعالى فرموده است ، من همنشين كسى هستم كه به ذكر و ياد من باشد، و چه منزلت و ارزشى بالاتر از همنشينى با خداى سبحان است ؟!

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

هدف از درس و بحث

هدف از درس و بحث

حضرت علامه حسن زاده آملی:

جوامع روايى ما مرتبه نازله قرآن هستند و به حكم محكم خود قرآن حكيم كه ، قل كل يعمل على شاكلته هر كس مطابق آن چه را كه دارد، آن قدر كه هست عمل مى كند، اثر او، نمودار دارايى اوست . قرآن نمودار دارايى خاتم الانبياء (ص )و نمودار دارايى حقيقت عالم حق سبحان مى باشد. يعنى همان طورى كه خداوند غير متناهى است ، صمد است الصمد ما لا جوف له كتابش هم صمد است لا جوف له . و خاتم انبياء، در نبوت صمد است ، يعنى ديگر جاى خالى ندارد كه كسى بيايد نبوتش را پر كند. انبياى قبلى نبوت صمدانى نداشتند، كتاب ايشان كتاب صمدانى نبود كه پر باشد.
در نبوت ، حضرت خاتم انبياء صمد است . جاى خالى ندارد كه كسى نبوتش را پر كند، قرآن صمد است و نبوت خاتم انبياء، صمد است و همان طور كه حق (سبحان )صمد است ، قرآن هم صمد است . قل كل يعمل على شاكلته و قرآن ، نمودار دارايى گوينده اش است . لذا آن را نهايتى نيست . و ما اين همه را مى خوانيم تا به مطالب شامخه معارف انسانى ، يعنى كتاب و سنت آگاه شويم ، اگر عارفى ، حكيمى ، عالمى ، اهل قلمى ، فرمايشاتى دارد، حقيقتش اين است كه :

هر بوى از مشك و قرنفل شنوى

از دولت آن زلف چو سنبل شنوى

گر نغمه بلبل از پى گل شنوى

گل گفته بود، گر چه ز بلبل شنوى

اگر ديگران حرفى - به نظم و نثر - دارند، از اين منطق وحى منشعب شده است و اگر طلبه بخواهد درسش طورى باشد كه عوامل لفظى و معنوى را ياد بگيرد و از قرآن و رواياب بى خبر باشد، پس براى چه دارد درس ‍ مى خواند ؟در راه تكامل خودش به كجا مى خواهد برسد ؟و هدف چيست .

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

مطایبات رسول الله

مطايبت نبوى
عوف بن مالك كه از بزرگان صحابه و مردى عظيم الجثه بود، روزى به خدمت حضرت رسول (صلى الله عليه وآله ) رفته ، وقتى كه حضرت در خيمه نشسته بود سلام كرد حضرت فرمود: در آى !

گفت : به همه اعضاى خود در آيم ، يا چيزى را بيرون بگذارم !حضرت بخنديد.

 بازى پيامبر با خردسالان 

حضرت رسول (صلى الله عليه وآله ) بعضى خوردسالان را به مطايبه خطاب مى فرمودند: يا ذالاذنين ؛ اى صاحب دو گوش .و بسيار با اصحاب به پاى مسابقت مى كردند؛ يعنى با هم در دويدن پيشى مى گرفتند و كشتى مى گرفتند.

خوردن از سمت سالم

وقتى صهيب يك چشم او درد مى كرد و خرما مى خورد، حضرت فرمود: اى صهيب !چشم تو درد مى كند خرما مى خورد !

گفت : از آن طرف مى خورم كه درد نمى كند.

پيره زن به بهشت نمى رود !

صفيه بنت عبدالمطلب كه عمه آن حضرت است (يعنى حضرت رسول الله (صلى الله عليه وآله ) )روزى نزد حضرت آمد در حالى كه پير شده بود، گفت : يا رسول الله !دعا كن تا من به بهشت روم .
حضرت بر سبيل طيبت فرمود كه : زنان پير به بهشت نخواهند رفت !
صفيه از مجلس حضرت برگشت و مى گريست .حضرت تبسم فرمود و گفت : او را خبر دهيد كه اول پير زنان جوان شوند، آنگاه به بهشت روند.

و اين آيت بخواند: انا انشاءناهن انشاء فجعلناهن ابكارا (163)يعنى به درستى كه ما بيافريدم زنان را در دنيا آفريدنی، پس خواهيم گردانيد ايشان را دختران بكر و دوشيزه در آخرت كه ايشان را به بهشت در آريم .

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

راهرو گر صد هنر دارد توكل بايدش !

راهرو گر صد هنر دارد توكل بايدش !


مرحوم استادم ، علامه حاج ميرزا احمد آشتيانى ، قدس سره العزيز، فرموده است : مقصود از توكل اين نيست كه سعى و كوشش در امور و تحصيل اسباب و شرايط عادى آنها ننمايد و تدبير و فكر درباره آنها را يكسره به كنار بگذارد: بلكه امور نامبرده و هر چه را كه حوائج بر آن توقفى دارد، بايد انجام دهد و اعتماد و اطمينان شخص در رسيدن به مقصود و حاجت خود، تنها به خدا و فضل او باشد.
و حكايت شكايت صاحب مزرعه از شتردارى به پيغمبر صلى الله عليه وآله و پرسش حضرت كه : به چه جهت شتر خود را عقال ننمودى و پايبند نزدی ؟
و جواب آن مرد كه عرض كرد: توكل من باعث شد كه پايبند نزدم .
و فرمايش حضرت به آن مرد كه : عقال نما و پايبند بزن شتر خود را پس از آن توكل نما (اعقلها ثم توكل )و با توكل زانوى اشتر ببند. )

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

قران

درجات بهشت


قال رسول الله (صلى الله عليه وآله ) لعلى بن ابى طالب : يا على ! انا مدينه الحكمه و هى الجنه و انت يا على ! بابها .

و امام (ع )فرمود: درجات بهشت بر عدد آيات قرآن ؛ و بر قدر آيات قرآن است .و فرمود: هر مقامى از مقامات قرآن را قرائت كرده اى توقف نكن و بالا برو كه آن را مقامات ديگر است و خبر هايى است .


قرآن نا متناهى است !

جناب طريحى ، در كتاب مجمع البحرين ، در ماده جمع (ج - م - ع )از جناب رسول الله (صلى الله عليه وآله ) اين حديث را نقل كرده است : مامن حرف من حروف القرآن الا و له سبعون الف معنى ؛ هر حرف و كلمه قرآن داراى هفتاد هزار معنى مى باشد.

كه اين هفتاد هزار هم ، بيان حد و تحديد نيست . پس همان طور كه در طليعه گفتار به عرض رساندم : اثر هر كس نمودار دارايى اوست . همانطور كه خداوند سبحان ، غير متناهى است ، قرآن هم غير متناهى است


منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

عظمت عبوديت

عظمت عبوديت
منظور از حديث لا يعبد الله الا بالعقل چيست ؟
استاد: معلوم است آقا، آدم جاهل كه عابد نمى شود، البته گاو هم در عالم خود تسبيحى دارد، ولى عابد حقيقى آن عقل كل و عقل محض است ، هر كه عاقل است عبد است .

پيغمبر (صلى الله عليه وآله ) چون عاقل است عبد است و داراى آن مقامات مى باشد. اسراء و بالا رفتن رسول خدا در شب معراج ، به اعتبار عبد بودن اوست و لذا آيه مى فرمايد: سبحان الذى اسرى بعبده ...نمى گويد: اسرى بنبيه ، و يا بمحمديعنى اين مقامات و بالا رفتن ها، بخاطر اين است كه او عبد حقيقى است ؛ چون عقل محض است .

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

توصيه به ذكر خداوندى

توصيه به ذكر خداوندى

علامه حسن زاده آملی:
از سخن بسيار، پرهيز كن !شيخ الطايفه در امالى ، به اسنادش از ابو عمر نقل مى كند كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) فرمود: جز به ذكر خدا، زياده مگوييد؛ چه سخن بسيار كه در آن ذكر خداوند نباشد، قلب را قساوت بخشد و دورترين مردم از خداوند، شخصى قسى القلب است .
شيخ اين روايت را اولين حديث كتابى امالى خود قرار داده و در اين كار مقصودى خاص داشته است .

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

رؤياى صادقه
هر كسى در مدت زندگى خود خواب هايى مى بيند، اين كمترين وقتى در عالم خواب لوحى زرين را از دستى سيمين گرفت كه در آن به زيباترين خط درخشنده و فروزان با آب طلا نوشته بود: يا حسن خذ الكتاب بقوه . و نيز وقتى در عالم خواب مرحوم استاد آيت الله حاج شيخ محمد تقى آملى در ضمن هدايا و تحفى به من فرمود: التوحيد ان تنسى غير الله . و نيز وقتى ديگر در عالم خواب مرحوم استاد علامه جامع علوم معقول و منقول آقا شيخ محمد حسين معروف به فاضل تونى به من فرمود: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله ) علم الحكمه متن المعارف با معرفه الحكمه متن المعارف كه اين شك در بيدارى برايم پيش آمد و از اين گونه خواب ها در القاى آيات و روايات برزخى برايم پيش آمد كه جداگانه در دفتر خاطرم ضبط كرده ام و لكن هيچ يك مانند اين دو واقعه در عالم خواب برايم شگفت نبود، يكى اين كه شبى در خواب ديدم كه كتابى خطى به اسمى خاص داراى جلدى چنين و چنان و آسيبى بدو رسيده ووو كه فرداى آن شب آن كتاب را كتاب فروشى سيار برايم آورده كه به حقيقت اوصاف كتاب در خواب و بيدارى يكى بود تفصيل آن را در دفتر ياد شده نگاشته ام .
و ديگر اين كه وقتى جلد اول تكلمه منهاج البراعه تمام شده بود شرح خطبه 236 آن به اتمام رسيد كه آخر آن اين است : حوطوا قواصى الاسلام و كتاب براى چاپ حاضر شده بود، يكى از آشنايان كه مريض شده بود برايم نامه نوشت كه هم من مريضم از من عيادتى بفرماييد و هم خوابى اين چنين شما را ديده ام . به عيادتش رفتم رو كرد به من و گفت : آقا من شما را در خواب ديدم كه با هم سفری رفتیم و او تونلى در آمديم كه در كنار آن تونل سبزه و مرغزار و نزهتگاه خيلى زيبايى بود و شما در آن جا رفتيد و نشستيد و مشغول نوشتن شديد و من به دست شما نگاه مى كردم كه داريد چه مى نويسيد. اين عبارت به چشم خورد: حوطوا

منبع:منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

جايگاه نزول حكمت

حديثى را از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نقل مى كنند:ان الحكمه لتنزل من السماء فلا تدخل قلبا فيه هم غد ؛ حكمت از آسمان نازل مى شود، اما بر قلبى كه در آن هم و غصه فردا هست ، نازل نمى شود.
نفس مطمئنه ، علوم و معارف را مى گيرد. نفس مضطربه ، به جايى نمى رسد
. شخص پريشان خاطر، عالم نمى شود. هم واحد مى خواهد. اصولا تعقل با تعلق جمع نمى شود.
كتابهاى تذكره را بخوانيد، با شرح حال بزرگان آشنا شويد. ببينيد كه در راه معشوقشان كه تحصيل علم و كمال است ، مشتهيات نفسانى را زير پا گذاشتند. اين بود كه شيخ طوسى شدند، علامه حلى شدند، محقق طوسى شدند، فارابى شدند، ملا صدرا شدند، صاحب جواهر شدند و...

منبع:فضایل و سیره چهارده معصوم در آثار علامه حسن زاده آملی

بگو جدت كتف مرا در آورد !

بگو جدت كتف مرا در آورد !
يكى از ثقات نقل كرده كه : چندى قبل از اين در كاشان مردى بود آقا محمد على نام مى باشد صنف عطار و متوجه امور ديوانى ايشان ، و قدغن كرده كه ديگرى به هيچ وجه اجناس عطارى خريد و فروش نكند.
شخصى سيد فقيرى به قدر يك من سريشم كرده بود و اين را به شخصى فروخت آن مرد ظالم مطلع شد در بازار به او برخورد و دشنام بسيارى را او داد و چند سيلى بر روى او زد آن بيچاره روانه شد گفت : جدم سزاى تو را بدهد آن ظالم كه اين را شنيد اعراضى شده ملازم خود را گفت :
آن سيد را برگردانيد و چند پس گردنى به شدت به او زده و گفت : برو و جدت را بگو كتف مرا بيرون آورد !
روز ديگر آن ظالم تب كرده و در شب كتفهاى او درد آمد و روز دوم ورم شديد كرده ، ماده به كتف هاى او ريخت و روز چهارم جراحان مجموع گوشتهاى او را تراشيده به نحوى كه سرهاى كتف او بيرون آمد و در روز هفتم بمرد،

 با آل على هر كه در افتاد ور افتاد.

منبع:فضایل و سیره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملی

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

دو جواهر انسان ساز
علم و عمل در حقيقت ، جوهر انسان سازند، و انسان آنچه را فرا گرفته و بدان عمل نموده است ، گوهر ذات او مى گردد. و به عبارت ديگر، علم و عمل خود سازنده وجوب است . هر خردمند فرزانه بايد بنگرد كه در شب و روز، خودش را چگونه مى سازد و اين مطلب وزين ، بر اصل استوار و پايدار اتحاد عقل و معقول و معقول ، يعنى علم و عالم و معلوم ، و هم اتحاد عمل و عامل و معمول است ، چه اين كه عمل را دو روى است ، رويى با زمان و ماده است كه متصرم و منقضى الست ، و رويى با ماوراى زمان و ماده و طبيعت است كه حقيقت گوهر انسان مى شود و هميشه باقى و برقرار است . لذا پيغمبر خاتم صلى الله عليه وآله به قيس بن عاصم فرمود: همه احوال و اهوال و نشيب و فراز را كه در پيش دارد، آن عمل تو است .
غرض اين كه مرد و زن بزرگوار اجتماع ما بايد بكوشند تا خود كتاب زنده جاودانه سودمند باشند، كه جوهر ذات آنها به نود دانش فروغ گيرد. به قول حافظ شيرين سخن :


گوهر معرفت آموز كه با خود ببرى
 
كه نصيب دگران است نصاب زر و سيم 
 
العلم امام العمل
رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: العلم امام العمل و العمل تابعه (علم امام عمل است )زيرا كه كارى بى راهنمايى و پيشوايى دانش ‍ صورت نمى گيرد، و سعادت حقيقى انسان بدون نود علم وقوع نمى يابد، و مدينه فاضله انسانى جز با علم بايسته و عمل شايسته تشكيل نمى شود، به قول حكيم سنايى غزنوى :
علم نر آمد و عمل ماده
 
دين و دنيا بدين دو آماده

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

يك دستور اخلاقى

يك دستور اخلاقى
وقتى در محضر مبارك استاد، جناب علامه طباطبايى (رضوان الله تعالى عليه )بودم ، سخنانى از حالات شبش به ميان آورد، و فرمود: هر وقت در روز مراقبت من قوى تر است ، مشاهداتى كه در شب دارم زلال تر و صاف تر و روشن تر است . كسانى كه در سير و سلوك عرفان عملى ، قدم ، نهاده اند، شكارهايى دارند، و به خصوص در وجهات شبانه مشاهداتى دارند.
در آخر وافى جناب فيض قدس سره ، از كافى ثقه الاسلام كلينى به اسنادش ‍ از ثامن الائمه (ع )روايت شده است كه : قال ان رسول الله صلى الله عليه و آله : كان اذا صيح قال لاصحابه : هل من مبشرات ؟ يعنى به الرويا ، يعنى رسول الله كه صبح مى كرد، به اصحاب خود مى فرمود: آيا خبرهاى خوش داريد؟؛ يعنى آيا خوابهاى خوش ديده ايد؟
سيره و روش حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله اين بود، اصحابش را يعنى ياران و شاگردانش را به سير و سلوك وا مى داشت ، و آنان را براى شكار مبشرات ، و صيد، معانى ترغيب و تحريص مى كرد، همه انبياء اين چنين بودند، همه سفراى الهى ، جز تزكيه نفس بشد و تعليم و تاءديب آنان ، و ايصالشان به قرب الى الله ، كه در حقيقت تخلق به اخلاق الهى ، و اتصاف به صفات ربوبى و تاءديب به آداب الله است ، هدفى ديگر نداشته اند .
اين شب مردان خداست كه مبشرات دارند، رؤياى صالح و صادق دارند، آرى !


شب مردان خدا، روز جهان افروز است
 
روشنان را به حقيقت شب ظلمانى نيست
 
بارى ! كاءن رسول الله صلى الله عليه وآله به اصحابش فرموده است كه : آيا همان طور كه حيوانات خودتان را در شب علوفه مى دهيد، و آنها را در جايى مى بنديد كه خوردند و خوابيدند، شبى را به روز آورده اند، و شبى حيوانى داشته اند، شما هم آنچنان شب به روز آورده ايد، يا شب انسانى داشته ايد، كه شكارهايى كرده ايد و مبشراتى داريد، خداوند سبحان فرمود:
و من الليل فتهجد به نافله لك عسى ان يبعثك ربك مقاما محمودا

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

فرياد اهل دوزخ
رسول الله صلى الله عليه وآله فرمود: اكثر صياح اهل النار من سوف ؛ بيشتر فرياد دوزخيان از پس از اين گفتن و فرياد فردا كردن است .
به بيمار بيدارى گفتند: ما را اندرزى ده !
گفت : شما را از سوف بيم مى دهم .


حافظا !تكيه بر ايام چو سهو است و خطا
 
من چرا عشرت امروز به فردا نكنم
 
 
مبادا خواجه غافل بخورد و غافل بخوابد كه به قول عارف همدان بابا طاهر عريان هر آن كو غافل خوره تير.

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

طوبى چيست ؟
بدانكه شجره طوبى صورت تمثل ايمان است و اصل و ريشه آن در قلب حضرت خاتم (صلى الله عليه وآله ) ثابت است و فرع و شاخه آن در آسمان است و پيوسته ميوه هاى خود را به اذن ربش مى دهد، و هر مؤمنى شاخه اى عظيم از آن مى باشد. پس بفهم !
و در مقابل آن زقوم قرار داد: اذلك خير نزلا ام شجره الزقوم انا جعلناها فتنه للظالمين انها شجره نخرج فى اصل الجحيم طلعها كانه رؤوس ‍ الشياطين .
و در كافى از امير المؤمنين عليه السلام آمده : طوبى شجره اصلها فى دار النبى (صلى الله عليه وآله ) و ليس من مؤمن الا و فى داره غصن منها الحديث . يعنى طوبى درختى است كه ريشه آن در خانه پيامبر (صلى الله عليه وآله ) است و هيچ مؤ منى نيست ، مگر اين كه در خانه اش ‍ شاخه اى از آن است .
و در وافى آمده است ، تاءويل طوبى علم است ، زيرا هر نعيمى در بهشت مثالى در دنيا دارد، ومثال شجره طوبى شجره علوم دينى است كه ريشه آن در خانه پيامبر است كه مدينه العلوم است و در خانه هر مؤمنى شاخه اى از آن است الخ

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

 

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

پيشتر از مرگ خود اى خواجه مير !

حضرت مولانا علامه کبیر حسن زاده:
پيش از آن كه دست مرگ به گريبانت رسد و نفخه صور آواز دهد، خويش را فانى در باقى كن .
حديث رسول الله (صلى الله عليه وآله ) است كه : موتوا، قبل ان تموتوا.


پيشتر از مرگ خود اى خواجه مير!
 
تا شوى از مرگ خود اى خواجه مير

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

 قرب رسول الله (ص )
حضرت خاتم (صلى الله عليه وآله ) فرمود: لى مع الله وقت لا يسعنى فيه ملك مقرب و لانبى مرسل ؛ يعنى مرا با خداوند وقتى است كه در آن هيچ ملك مقرب و هيچ پيغمبر مرسل نمى گنجد.
و از اين پيغمبران مرسل يكى خود آن حضرت است ، سبحان الله از حلاوت گفتار. به حكم حديث شريف قدسى : لايسعنى ارضى و سمائى ، و لكن يسعنى قلب عبدى المؤمن دل محل ظهور تجليان انوار الهى است .

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

اللهم اجعل لى فى قلبى نورا

حضرت علامه حسن زاده آملی:
رسول (صلى الله عليه وآله ) فرمود: اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و فى سمعى نورا و فى بصرى نورا . چون اين نور حاصل شود، خوشا به حالت . عزيزم !جد و جهد نما تا كاملى را بيابى و او تو را به راه اندازد و از حضيض نقصان به اوج كمال رساند. اين بيت را هم از اين كم ترين بشنو:


تحفه جان را چو سازى عقر راه قرب دوست
 
دوست را بابى به انواع عطايا و تحف

 
از آیه نور هم غافل مباش كه عددش نور است تا چنانكه خودش نور عين و عين نور است . با آداب آن نور على نور است

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

نگهداشتن ادب در نزد خداى متعال

نگهداشتن ادب در نزد خداى متعال
رسول الله (صلى الله عليه وآله ) براى ديدن گوسفندانش به در رفت ، شبان برهنه بود و از جامه خويش شپش مى جست ؛ چون ديد پيغمبر به سويش ‍ مى آيد، لباس به تن كرد؛ پس حضرت او را از سمتش بر كنار نمود و فرمود: ما اهل بيتى هستيم كه كسى را كه ادب به خدا نباشد و در خلوت از او حيا ندارد استخدام نمى كنيم .

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

چهار عضو مطهر

چهار عضو مطهر
امتى الغر المحجلون يوم القيامه من آثار الوضوء . گفت پيامبر (صلى الله عليه وآله ): امت من روى سپيده و دست و پاى سفيد باشند از اثر دست و روى شستن . (31) بدانكه !ايزد تعالى چون نماز را واجب كرد، نخواست كه بندگان وى به دنيا آلوده به خدمت آيند، ايشان را فرمود كه وضو كنند و با اين چهار عضو مخصوص كرد؛ زيرا كه آدم اول روى به درخت گندم كرد و پاى برفت و به دست از درخت گندم باز كرد و بر سر نهاد و بر حوا آورد، ايزد عز اسمه اين چهار عضو گناهكار را بفرمود شستن به گاه خدمت .انتهى .

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

گستردگى بحر توبه

گستردگى بحر توبه
پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله ) در انتهاى خطبه اى - چنانكه در كتاب من لايحضره الفقيه صدوق آمده - مى فرمايد: كسى كه پيش از يك سال به مرگش ، توبه كند، خداى توبه اش پذيرد.
سپس فرمود: يك سال ، بسيار است ؛ پس چنانچه پيش از يك ماه به مرگش ‍ توبه كند، خداى توبه اش پذيرد.
سپس فرمود: يك ساعت نيز بسيار است ؛ پس اگر پيش از آن كه نفسش ‍ بدين جا رسد و به گلوى مباركش اشارت فرمود، توبه كند، خداى توبه اش ‍ پذيرد

در كتاب مجمع البيان ، پس از نقل روايت فوق از كتاب من لايحضره الفقيه ، آمده است : اين روايت را عينا ثغلبى نيز به استادش از عباده بن صامت ، از پيامبر (صلى الله عليه وآله ) روايت كرده است ، جز آن كه در آخر روايت چنين آمده است :
و يك ساعت بسيار باشد؛ پس اگر پيش از آن كه مرگ را در گلوى خويش ‍ غرغره كند، توبه نمايد، خداى توبه اش پذيرد.

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

 خداشناسى
هر كس چشم بصيرتش باز باشد، سر فرمايش پيامبر (صلى الله عليه وآله ) را در مى يابد، كه فرمود:
من عرف نفسه ، فقد عرف ريه .
روايت شده است كه يكى از زنان پيامبر (صلى الله عليه وآله )، از ايشان پرسيد: چه زمانى انسان خدايش را مى شناسد ؟
حضرت فرمود: وقتى كه خود را بشناسد.

رؤيت با ديدگان قلب
محمد بن فضيل گفته اين از ابوالحسن (عليه السلام ) پرسيدم : آيا رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) خداى عزوجل را ديد ؟
فرمود: آرى ، با قلبش او را ديد. مگر اين آيه را نشنيده اى : ما كذب الفؤ اد ماراى ؛ يعنى او را با چشم نديد، بلكه با قلب و فؤ اد ديد.

ديدن خدا با قلب
در كتاب كافى از محمد بن ابى عبدالله از على بن ابى القاسم از يعقوب بن اسحاق نقل مى كند كه مى گويد: به ابو محمد (عليه السلام ) نوشتم و از آن حضرت پرسيدم : چگونه بنده خدايش را عبادت مى كند، در حالى كه او را نمى بيند ؟
آن حضرت اين گونه توقيع فرمودند: اى ابو يوسف !سرور و مولايم و ولى نعمت من و پدرانم ، بزرگ تر از آن است كه ديده شود.
باز پرسيدم : آيا پيامبر خدا (عليه السلام ) پروردگارش را ديد ؟
توقيع فرمود: خداى تبارك و تعالى به رسول خود، از نود عظمتش آنچه را كه دوست داشت ، به ديد قلبش نشان داد.

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

من خداى جفاكار نيستم !
ديلمى رضوان الله تعالى عليه ، در باب سيزدهم و ديگر در انتهاى باب بيستم كتاب ارشاد القلوب ، از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله ) نقل مى نمايد كه : خداوند متعال فرموده است : هر كس محدث شود و وضو نگيرد، بر من جفا مرده است ، و هر كس محدث شود و وضو گيرد و دو ركعت نماز نخواند، او نيز بر من ظلم كرده است ، و كسى كه دو ركعت را بخواند وليكن دعا نكند، او هم جفا كرده است ، و آن كس كه محدث شود، سپس وضو گيرد و دو ركعت نماز به جاى آرد و دعا كند و در امر دين و دنيايش از من حاجت طلبد، اگر اجابتش نكنم ، من به او جفا كرده ام ، ولى من خدايى ستمكار نيستم .

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

داناترين مردم به خدا
علم الهدى سيد مرتضى از رسول الله (صلى الله عليه وآله ) روايت كرده است كه آن جناب فرمود، اعلمكم بنفسه اعلمكم بربه ؛ داناترين مردم به خويشتن ، داناترين آنان به خداست .

 نشانه معرفت خداوندى
رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) فرمود: هر كس خدا و عظمت او را بشناسد، دهانش را از سخن ، و شكمش را از طعام ، باز دارد و خود را به نماز و روزه مشغول سازد.
پس مردم گفتند: پدر و مادرمان فدايت اى رسول خدا ! آيا اين گونه اشخاص ، از اولياى خدايند ؟
فرمود: اولياى خدا سكوت كنند، و سكوت شان تفكر باشد، و سخن گويند و سخن شان ذكر باشد، و نظرشان عبرت است ، و نطق كنند نطق شان حكمت باشد. راه رفتن شان ميان مردم بركت است . اگر خدا براى آنان اجلى مقرر نفرموده بود، از ترس عذاب و شوق به ثواب ، ارواحشان در اجسادشان نمى گنجيد.


منبع:فضایل و سیره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملی

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

واقعه شنيدن اذان
در بعد از ظهر جمعه هشتم ذوالحجه 1387 هجرى قمرى . كه روز ترويه بود، در حالتى بودم كه ديدم صداى اذان به گوشم مى آيد و تنم مى لرزد، و مؤذن در پهلوى راست من ايستاده است ، ولكن من به كلى چشم به سوى او نگشودم و جمال مباركش را به نحو كامل زيادت نكردم ، فقط شيخ حضرتش گاه گاهى جلوه مى كرد و پنهان مى شد؛ از يكى ديگر كه شخص او را ديدم ولى او را نشناختم ، پرسيدم اين مؤ ذن كيست كه بدين شيوايى و دلربايى اذان مى گويد ؟گفت : اين جناب پيغمبر خاتم محمد بن عبدالله (صلى الله عليه وآله ) است ، از شنيدن اين بشارت چنان گريه بر من مستولى شده است كه از آن حال باز آمده ام .

منبع:انسان در عرف عرفان

پیامبر اکرم در اثار علامه حسن زاده آملی

شناخت خدا با خدا

از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله ) پرسش شد: به چه خدايت را شناختى ؟

فرمود: با خدا، اشيا را شناختم .

همچنين امير مؤمنان (عليه السلام ) مى فرمايد: با خدا، خدا را بشناسيد.


منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

خواب راست و دروغين
رسول خدا(ص ) فرمود:
وقتى بنده بر حال طهارت بخوابد، روحش را به عرش عروج دهند، پس ‍ رؤيايش راست است ، و اگر بر طهارت نخوابيد، روحش از رسيدن به آن قاسر است ، بنابر اين خواب اضعاث احلام مى شود كه راست در نمى آيد.

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

واقعه بعد از نماز صبح جمعه
بعد از نماز صبح جمعه 15 ج 2 سنه 1389 هجرى قمرى . شهريور 1348 هجرى شمسى ، در حال توجه نشسته بودم ، پس از برهه اى بدنم به ارتعاش ‍ آمد ولى خفيف بود، بعد از چند لحظه اى شنيدم شخصى با زبان بسيار شيوا و شيرين اين آيه كريمه را قرائت مى كند: ان الله و ملائكه يصلون على النبى يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما . ولى من آن شخص را نمى ديدم ، و من هم از شنيدن آن آيه صلوات مى فرستادم . در آن حال يكى به من گفت : بگو يا رسول الله ، و من پى در پى مى گفتم یا رسول الله . و پس از آن با جمعى از مخلوقى خاص محشور شدم كه تلاوت آيه فوق براى اين جهت بود كه روز جمعه بود، و ذكر صلوات در اين روز بسيار تاءكيد شده است .

منبع:کتاب انسان در عرفعرفان

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

 دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى كه در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف و تهجد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم ؛ در رؤياى مبارك سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل كردم و به زيارت جمال دل آراى ولى الله اعظم ، ثامن الحجج ، على بن موسى الرضا - عليه و على آبائه و ابنائه آلاف التحيه و الثناء - نائل شدم .
در آن ليله مباركه قبل از آن كه به حضور باهر النور امام (عليه السلام ) مشرف شوم ، مرا به مسجدى بردند كه در آن مزار حبيبى از احباء الله بود و به من فرمودند: در كنار اين تربت دو ركعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه كه بر آورده است ، من از روى عشق و علاقه مفرطى كه به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم .
سپس به پيشگاه والاى امام هشتم ، سلطان دين رضا - روحى لتربه الفداء، و خاك درش تاج سرم - رسيدم و عرض ادب نمودم ، بدون آيين كه سخنى بگويم ، امام كه آگاه به سر من بود و اشتياق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصيل آب حيات علم مى دانست فرمود: نزديك بيا !
نزديك رفتم و چشم به روى امام گشودم ، در دم با دهانش آب دهانش را جمع كرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود كه : بنوش ، امام خم شد و من زيانم را در آوردم و با تمام حرص و ولع كه خواستم لب هاى امام را بخورم ، از كوثر دهانش آن آب حيات را نوشيدم و در همان حال به قلبم خطور كرد كه اميرالمؤمنين على (عليه السلام ) فرمود: پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله ) آب دهانش را به لبش آورد و من آن را بخوردم كه هزار در علم و از هر دری هزار در ديگرى به روى من گشوده شد.
پس از آن امام (عليه السلام ) طى الارض را عملا به من بنمود، كه از آن خواب نوشين شيرين كه از هزاران سال بيدارى من بهتر بود به در آمدم ، به آن نويد سحرگاهى اميدوارم كه روزى به گفتار حافظ شيرين سخن به ترنم آيم كه :


دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
 
وندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
 
چه مبارك سحرى بود و چه فرخنده شبى
 
آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

عظمت حق محمد (ص )و خاندانش

 الهى !حق محمد و آل محمد بر ما عظيم است ؛ اللهم صل على محمد و آل محمد !

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

شكر ولايت على (ع )
جناب حجه الاسلام و المسلمين ابراهيميان امام جمعه محترم آمل در بيان خاطره اى مى فرمايند:
بنده شبى استاد علامه را در رويا ديم ، مسجدى بود و سكويى و جمعيتى و ستونى .
ايشان بر بالاى سكو مشغول سخنرانى بودند. جمعيت روى به ايشان داشتند. من بيچاره بر ستونى تكيه داده ، پشت به ايشان كردم . جمعيت همه رفتند، هيچ كس نمانده بود جز ايشان و من . آنگاه رو به ايشان كردم . مرا بر بالا خواند نزد ايشان رفتم . دو دست مبارك به زير گوش من نهادند و اين جمله را بر من قرائت فرمودند:
الحمد لله الذى جعلنا من المتمسكين بولايه مولانا اميرالمؤمنين (عليه السلام ) .
و به راستى كه هنوز آن دعاى جانبخش در جانم طنين انداز است و ان شاء الله كه مرا از اين دعاى جان پاك ، ثمراتى فراوان خواهد بود.

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

دل اگر خدا شناسى همه در رخ على بين !
مؤمن را رسالت حضرت ختمى مرتبت ، ناچار، معترف به عصمت امير المؤمنين على (عليه السلام ) بايد باشد؛ و معترف به عصمت آن جناب را امامت يك يك ائمه اثنى عشر و غيبت تامه صاحب الامر (ع )؛ زيرا وصى معصوم ، معصوم است ، و وصى امام ، امام است ، و وصى حجه الله ، حجه الله است .

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

 تمثل از سيماى محمد (ص )
در مبارك سحر ليله چهار شنبه هفدهم ربيع المولود 1402 هجرى قمرى مطابق بيست و سوم در ماه 1360 هجرى شمسى فرخنده ميلاد خاتم النبياء (عليه السلام ) و وصى او صادق آل محمد عليه الصلوه و السلام كه به ترقيم رساله انه الحق - به عنوان يادنامه استاد علامه طباطبايى كه شب شصتم از رحلت آن جناب بود - اشتغال داشتم ، ناگهان مثال مباركش با سيماى نورانى كه از سيماهم فى وجوههم من اثر السجودحكايت مى نمود، برايم متمثل شد - فتمثل لنا بشرا سويا - و تفقدى نمود كه با لهجه اى شيرين و دلنشين از طيب طويت و حسن سيرت و سريرتم بشارتم داد تا چند لحظه اى در حضور انورش مشرف بودم ، و چون به خود آمدم تعبير رفت كه اين تحفه و هديه انه الحق مرضى خاطر آن متاءله به حق است


منبع:انسان در عرف عرفان

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

شكر سايه خاتم (ص )


الهى !مرا در سايه خاتم (عليه السلام ) داشتى ، كه تو را يابم و بندگانت را دريابم ؛ شكر اين موهبت چگونه گذارم . بارالها ! نا پاك را به سويت بار نيست و با بندگانت كار نيست ، دستم را بدار تا در راهت استوار باشم .

الهی نامه

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

المؤمن مراة المؤمن !
الهى ! سفير كبيرت فرمود:المومن مراة المؤمن . اگر من مومنم تو هم مومنى ، چه آخر حشرم گواه است كه : هو الذى لا اله هو، الملك القدوس السلام المؤمن المهيمن العزيز الجبار المتكبر

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

 بدترين كورى ، كورى قلب است !

حضرت علامه حسن زاده آملی:
الهى ! رسولت فرموده : شر العمى عمى القلب ؛ يعنى بدترين كورى ، كورى قلب است .
و چه نيكو فرمود كه : كور چشم سر، از مشاهده خلق محروم است و كور چشم دل از رؤيت حق .
حسن را چشم سر بينا داده اى ، چشم دل بينا نيز ده تا خلق بين حق بين شود

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي

پیامبر اکرم در آثار علامه حسن زاده آملی

عِلْمٌ حينَ فُسِّرَ وُجِد
روز پنج شنبه ، بيستم شعبان المعظم 1378 هجرى قمرى برابر با 2 آذر 1346 هجرى شمسى ، در قم در محضر روحانى بزرگوار جناب آقاى حاج سير حسين قاضى طباطبايى ، ابن عم آيه الله حاج سيد على قاضى تبريزى (رضوان الله عليهما )بودم ، فرمودند:
موحوم كفعمى كتابى به نام صفوه الصفات فى شرح دعاء السمات دارد؛ در آن كتاب مى گويد كه : اسماى دوازده امام (عليه السلام ) آنچه مكرر است القاء شود باقى مى شود علم حين فسر وجد، و ما اين را دانستيم يعنى چه ، از جناب آقا سيد محمد حسين الهى آيه الله استاد الهى برادر علامه آقا سيد محمد حسين طباطبايى صاحب تفسير الميزان ، و اين هر دو بزرگوار (روحى لهما الفداء )از استادان اين كم ترين بوده اند )سوال كرديم ، آن جناب موحوم آيه الله حاج سيد على قاضى (نام برده )را احضار كرده است و معنى جمله مذكور را از ايشان پرسيدند، آن مرحوم در جواب فرمود كه : با اسماء چهارده معصوم چنين كنند كه مى شود طه علم حين فسر وجد ولى آن را بيان نفرمودند

منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي