شکار حقایق

شکار حقایق

با يكى از اساتيد بزرگوارم اعنى جناب آية اللّه، علّامه آقا سيّد محمد حسن الهى تبريزى (روحى فداه) كه دستور العمل سير و سلوك كسب مى‏كردم پرسشهايى پيش مى ‏آوردم و آن جناب جواب مى ‏فرمود؛ و هر گاه سؤالاتم به تسلسل مى‏ افتاد، مى ‏فرمود: إن شاء اللّه چند بار شكار بفرماييد پاسخ اين پرسشها روشن مى‏شود.

اين بيان استاد (رضوان اللّه عليه) كلامى كامل شايان بسيار آفرين و سزاوار تمجيد و تحسين، و مورد تدبر و تحقيق و تنقيب است چه اين كه به تعبير آن جناب شكار كردن كه نتيجه عرفان عملى است موجب علم ذوقى و شهودى است و آن دارايى است، و اما عرفان نظرى علم مفهومى و دانايى است، و عمده دارايى است كه ذوقى است. در علم عرفان از اين دارايى تعبير به ذوق مى ‏شود.

منبع: هزار و یک کلمه، جلد 5- انسان درعرف عرفان

تشرف به محضر پیامبر امروز هم ممکن است

تشرف به محضر پیامبر امروز هم ممکن است

در بعد از ظهر جمعه هشتم ذوالحجه 1387 ه‍ ق كه روز ترويه بود، در حالتى بودم كه ديدم صداى اذان بگوشم مى آيد و تنم مى لرزد، و مؤ ذن در پهلوى راست من ايستاده است ، ولكن من به كلى چشم بسوى او نگشودم و جمال مباركش را به نحو كامل زيارت نكردم ، فقط شبح حضرتش گاه گاهى جلوه مى كرد و پنهان مى شد؛ از يكى ديگر كه شخص او را مى ديدم ولى او را نشناختم پرسيدم اين موذن كيست كه بدين شيوايى و دلبريايى اذان مى گويد؟ گفت اين جناب پيغمبر خاتم محمد بن عبدالله (صلى الله عليه و آله و سلم ) است ، از شنيدن اين بشارت چنان گريه بر من مستولى شده است كه از آن حال باز آمده ام .

در قصيده تائيه عائره ((ينبوع الحياة )) (ديوان ط 2 ص 458) در اشاره بدين واقعه گفته ام :

تنورت من نور الجمال المحمدى بتطهير ذاتى من صبوع بشربة 
سمعت بآذانى فصول اءذانه فيالذة قد اءقبلت صوب مهجتى 
بكيت بكاء عاليا حينما قضى حبيب اله العالمين لصحبتى 
و يا حسن صوت لست اءقدر وصفه على صوت داود باءحسن لهجة 
و كم نلت من اءمثال هذا التمثل تمثل عذب يا لها من عذوبة

منبع: انسان در عرف عرفان

اصولى در باب تمثلات و تجليات اسمايى و ذاتى

اصولى در باب تمثلات و تجليات اسمايى و ذاتى

در فصل چهارم رساله عرشى ((انسان در عرف عرفان )) اصولى ايمانى و اعتقادى در اعتقادات ايمانى مطرح شده است كه ذكر بعضى از آنها در مقام براى فهم رموز آيات و روايات و اسرار تمثلات و تجليات ذاتى و اسمايى خيلى مناسب مى نمايد.
اصل 1: يكى از اصول اين كه : بسيارى از آنچه كه در ماوراى نشاءه طبيعت به انسان روى مى آورند بروز و ظهور ملكاتى اند كه انسان به كسب يا اكتساب در مزرعه ذات خويش كاشته است چه هر كس زرع و زارع و مزرعه خود است ، و به عبارت ديگر مهمان سفره خود است كه ((الدنيا مزرعة الاخرة ))؛ پس بدان كه ملكات نفس مواد صور برزخيه اند؛ و برازخ نفوس مطابق سوابق سازندگى آنها مر ذوات خودشان را است . و به بيان گرانقدر شيخ اجل سعدى :

دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر كاى نور چشم من بجز از كشته ندروى

و ديگرى گفته است :

درخت و سبزه برآيد ز باغ و اين گويد كه خواجه هر چه بكارى ترا همان رويد

چند واقعه اى كه نقل كرده ايم همه از خود من برخاسته اند و بيرون از من نبودند، در كريمه لهم ما يشاءون فيها و لدينا مزيد (سوره ق /35) و در كريمه للذين اءحسنوا الحسنى و زيادة (يونس - 27)، و نظائر آنها از آيات و روايات فهم و تدبر بسزا لازم است .
اى عزيز همه ادراكات و تمثلات از جدول وجودى است و درونى است مثل احضار ارواح كه معنايش اين نيست كسى خارج از تو از درب خانه مثلا وارد خانه مى شود بلكه ارتقاء صعودى انسان است فافهم . و احكام و اوضاع و احوال ماوراء طبيعت را با عالم طبيعت قياس مكن ...

برای مطالعه این اصول به ادامه مطلب مراجعه فرمایید

ادامه نوشته