اهمیت ولايت

 اهمیت ولايت 

علامه حسن زاده آملی: اسلام يعنى شيعه ، شيعه يعنى اسلام ، قرآن يعنى على (عليه السلام )، قرآن يعنى حسين (عليه السلام )، قرآن يعنى بقيه الله ، قرآن يعنى ولايت ، ولايت يعنى قرآن و قرآن ناطق و قرآن كه كتاب الله است .
اينها هيچگاه از هم جدا نمى شوند و هيچ عارفى ، هيچ حكيم الهى و هيچ فرد مسلم و اهل قرآن نمى تواند به برهان دو، دو تا چهار تا از ولايت روگردان باشد، بخصوص كه علماى اماميه اثنى عشريه در كنار سفره ولايت به مقاماتى رسيده و صاحب تصنيفات و تاليفاتى مى باشند و ركن اعظم ولايت است و بدون ولايت محال است كه انسان به جايى برسد و اين رشته سر دراز دارد. درباره ولايت سخن به ميان آورده و بايد به عرض ‍ برسانم كه بحث و تفسير بيشترش را در پيرامون اين موضوع (( اين زمان بگذار تا وقت دگر )) اجمالا:

اى دل غلام شاه جهان باش و شاه باش
پيوسته در حمايت لطف اله باش
امروز زنده ام به ولاى تو يا على فردا
به روح پاك امامان گواه باش
آن را كه دوستى على نيست كافر است
گو زاهد زمانه و گو شيخ راه باش
قبر امام هشتم سلطان دين رضا
از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش
دستت نمى رسد كه بچينى گلى ز شاخ
بارى به پاى گلبن ايشان گياه باش

خداوند را شكر مى كنيم كه ما را اهل ولايت قرار داده است و در آستانه ولايت ، تربيت شده ايم و مى شويم . ان شاء الله خداوند همه را اهل ولايت قرار بدهد و خداوند شما آقايان را به سعادت و سلامت بدارد در راه اعلاى معارف الهيه ، توفيقات بيشتر مرحمت بفرمايد. انشاء الله ما هم در اين دعا با شما باشيم.

منبع: آسمان معرفت ، ص 92

غزلى در رثاى استاد الهى طباطبائى

غزلى در رثاى استاد الهى طباطبائى

مرحوم آيه الله آقا سيد محمد حسن الهى در روز دوشنبه سيزدهم ربيع المولود 1388 ه .ش در سن 63 سالگى اين نشاءه را بدرود گفت و به اعلى عليين قدس آرميد. غزل ذيل را در رثاى آن حضرت سروده ام :

امروز مرا چون شب تار است بديده

كز خار غمى در دل زارم بخليده

روز سوم ماه جمادى دوم بود

از هجرت خاتم كه (( غشفح )) برسيده

در آملم آمد خبرى كز اثر وى

رنگم بپريد و دلم آندم بطپيده

آهم شده از كوره دل جانب بالا

اشكم بچكيده برخ رنگ پريده

گفتند كه اندر افق خطه تبريز

شمست شده مكسوف و نهان گشت زديده

مرحوم محمد حسن آقاى الهى

وقتش برسيده است و زما دست كشيده

آن سيد والا نسب طباطبائى

آن گوهر عالى حسب عيب نديده

آن قابل تربيت استاد بزرگى

قاضى كه در اين عصر چنو كس ‍ نشنيده

آن سالك مجذوب كه از جذبه محبوب

سوى وطن اصلى ماءلوف چميده

آن طائر قدسى كه سوى روضه رضوان

خندان و خرامان و گرازان بپريده

آن نائل ادراك فيوضات ربوبى

آن كامل از رنگ تعلق برهيده

آن خلوتى محرم اسرار الهى

آن وحدتى از همه اغيار بريده

اين بنده كه گهگاه كند مستى او گل

از جام مدامى است كزان ماه چشيده

از ما سخن گرم شنيدى ز دمى دان

كانشاهد عيسى دم غيبى بدميده

خوش آن كه به اخلاص و محبت چو الهى

چشم از همه پوشيد و رخ يار گزيده

بارد پى هم فيض بر آن ذات مقدس

تا هست سخن از سحر و صبح و سپيده

دارم سخن اما به قلم راست نبايد

حرفى كه بود از دهن قلب رميده

از بارگه قدس خداوند حسن را

بدهاد شكيبايى ازين تلخ پديده

منبع:آفتاب معرفت ، ص 89

دو بال پرواز انسان

دو بال پرواز انسان

بنابر تعبير متاله سبزوارى مرحوم حاجى در اسرار الحكم كه مى فرمايد: (( عرفان نظرى و عرفان عمل به منزله دو بال انسانند كه انسان بايد با اين دو بال پرواز كند و اوج بگيرد )) هر دو جهت مهم عرفان نظرى و عرفان عملى مكمل يكديگرند و جناب علامه با داشتن اين دو بال ، دارا و متنعم بود آن هم دو بال صحيح و سالم هم در عرفان نظرى و هم در عرفان عملى قوى و داراى دو بال كذايى طيران بود. خداوند درجاتش را متعالى بفرمايد

منبع:آفتاب معرفت ، ص 80

مراقبت قوى ، مكاشفه زلال

مراقبت قوى ، مكاشفه زلال

از خاطرم نمى رود كه مرحوم علامه طباطبايى وقتى به من فرمود: (( آقا من هر روز مراقبتم قوى تر است شب مشاهدات من ، مكاشفات من زلالتر است ، صافى تر است .)) هر چه روز مراقبت شريف تر باشد، شب مكاشفات زلال تر و صافى تر است

آفتاب معرفت ، ص 80

اثر نشان دهنده موثر

اثر نشان دهنده موثر

يك اصل خداوند سبحان فرموده است ، يك قانون كلى كه به رسول الله (صلى الله عليه وآله ) فرمود: (( قل كل يعمل على شاكلته )) هر كس به ميزان شاكله خودش ، آنچه كه خود دارد، هم شكل خودش را در خارج پياده مى كند. (( كل يعمل على شاكلته )) كه اثر هر كس نمودار دارایی او است و حال مطابق اين اصل كلى كه (( كل يعمل على شاكلته )) خود خداوند سبحان هم از اين قانون كلى مستثنى نيست همانطور كه خودش ‍ غير متناهى است ، آثار وجودى او نيز نامتناهى است . كتاب او عرض ‍ كردم مطلقا اعم از تكوين و تدوين غير متناهى است .

منبع:آفتاب معرفت ، ص 73

اثر خوب

اثر خوب

سنت الهى بر اين است كه هر كس قدمى در راه خير برداشته است تا آن اثر هست تا آن سنت الهى هست كه بدان سنت تن در داده است و عمل مى كند به آن سنت در اين نشئه و بار مى دهد، اثر مى دهد. ثواب براى عامل آن در اين نشئه و براى بنيان گذار او، موسس او، عامل نخستين او كه قدم اول را برداشته ، نشئه ديگر مى باشد، بدون اينكه از اولى چيزى كاسته بشود ذلك فضل الله يوتيه من يشاء و الله ذوالفضل العظيم

منبع:آفتاب معرفت ، ص 72