دو بال پرواز انسان

دو بال پرواز انسان

بنابر تعبير متاله سبزوارى مرحوم حاجى در اسرار الحكم كه مى فرمايد: (( عرفان نظرى و عرفان عمل به منزله دو بال انسانند كه انسان بايد با اين دو بال پرواز كند و اوج بگيرد )) هر دو جهت مهم عرفان نظرى و عرفان عملى مكمل يكديگرند و جناب علامه با داشتن اين دو بال ، دارا و متنعم بود آن هم دو بال صحيح و سالم هم در عرفان نظرى و هم در عرفان عملى قوى و داراى دو بال كذايى طيران بود. خداوند درجاتش را متعالى بفرمايد

منبع:آفتاب معرفت ، ص 80

مراقبت قوى ، مكاشفه زلال

مراقبت قوى ، مكاشفه زلال

از خاطرم نمى رود كه مرحوم علامه طباطبايى وقتى به من فرمود: (( آقا من هر روز مراقبتم قوى تر است شب مشاهدات من ، مكاشفات من زلالتر است ، صافى تر است .)) هر چه روز مراقبت شريف تر باشد، شب مكاشفات زلال تر و صافى تر است

آفتاب معرفت ، ص 80

قساوت قلب

قساوت قلب

شيخ طوسى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) نقل مى كند كه آن حضرت فرمودند: (( در غير ياد خدا سخن زياد نگوييد، زيرا سخن زياد در غير ياد خدا، سبب قساوت قلب مى شود؛ چه اين كه ، دورترين مردم از خدا كسى است كه قساوت قلب داشته باشد.

منبع:الامالى ، شيخ طوسى ، حديث اول

بالاترين خصلت مومن

بالاترين خصلت مومن

خداوند در قرآن مى فرمايد: كلوا و اشربوا و لاتسرفوا انه لا يحب المسرفين بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد، به راستى خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد.

اى دوست من ! بدان پر خورى بدون شك ، قلب را مى ميراند و نفس را سركش و طغيانگر بار مى آورد، بدان كه گرسنگى بالاترين خصلت مومن است .

منبع:پندهای حکیمانه ج۳

درك ملكوت آسمان ها

 درك ملكوت آسمان ها

حكيم سهروردى مى گويد: (( فكر در صورت ، قدسى اش ، طالب صفات و خصال نيك را آسودگى و لطافت خاطر مى بخشد. و نواحى قدسى جايى است كه جاهلان بدان راهى ندارند، و بر اجساد ظلمت زده و تاريكى حرام است كه به ملكوت آسمانها راه يابند )) .
پس در حالى كه پر و انباشته به تعظيم خداوندى توحيد گوى باش ، و او را در حالى كه از پوشش هاى هستى ، عريانى ، به ياد آور!
اگر در عالم وجود دو خورشيد مى بود، اركان آن به هم مى ريخت و اين نظام جز اين گونه نمى تواند باشد

منبع:لقاء الله ، ص 13

اثر نشان دهنده موثر

اثر نشان دهنده موثر

يك اصل خداوند سبحان فرموده است ، يك قانون كلى كه به رسول الله (صلى الله عليه وآله ) فرمود: (( قل كل يعمل على شاكلته )) هر كس به ميزان شاكله خودش ، آنچه كه خود دارد، هم شكل خودش را در خارج پياده مى كند. (( كل يعمل على شاكلته )) كه اثر هر كس نمودار دارایی او است و حال مطابق اين اصل كلى كه (( كل يعمل على شاكلته )) خود خداوند سبحان هم از اين قانون كلى مستثنى نيست همانطور كه خودش ‍ غير متناهى است ، آثار وجودى او نيز نامتناهى است . كتاب او عرض ‍ كردم مطلقا اعم از تكوين و تدوين غير متناهى است .

منبع:آفتاب معرفت ، ص 73

صادقانه و عاشقانه بياييد

صادقانه و عاشقانه بياييد

در طهارت دقت داشته باشيد، قدمى عاشقانه بر داريد و صادقانه بياييد تا اينها را بچشيد، چند بار كه شكار كنيد به فهم اينها كمك مى كند، يك جهش علمى پديد مى آيد و انسان مى شود مصداق ان صلاتى و نسكى و محياى و مماتى لله رب العالمين  وقف خالص الهى مى شود به سوز و گداز مى آيد و افاضات و اشراقات نصيبش مى شود.

منبع:صراط سلوک

سر خود به خدا گو!

خوشا به حال كسى كه از خواب غفلت بيدار شود و خود را آماده سازد! خوشا به حال كسى كه سر خود به غير خدا نگويد و فقط در راه تقرب به او و لقا و رضايش كوشش كند! چه ، به ما امر شده است جز او را عبادت نكنيم و جز او كسى را نجوييم . پس خدا را با خلوص قلب ، يگانه دان ! تا با چشم بصيرت نظاره كنى كه لا هو الا هو و لا اله الا هو؛ و او اول و آخر و ظاهر و باطن است ، و هر كجا باشيد با شماست .
اى دوست ! از خود حيا مى كنم چه رسد به اين كه به ديگران بگويم اين رساله را در لقاء الله نوشته ام . چگونه حيا نكند؟ كسى كه از كفشكن ، بلكه از در خانه دوست رانده شده ، چگونه مى تواند در شرح لقاى او كتاب بنگارد؟
آيا اين خروج از زى صورت خود نيست ؟ و خروج از آن جز كار گزافه گو نيست .
افلاطون الهى مى گويد: (( قله معرفت بسى بلندتر از آن است كه هر پرنده اى به آن پرواز كند و سرادق بصيرت پنهان و پوشيده تر از آن است كه هر سالكى به آن راه يابد 
)) .

منبع:معلم ثانى ابونصر فارابى ، فصل چهارم از شرح رساله زيتون كبير يونانى ، شاگرد ارسطو، صفحه 8، چاپ حيدر آباد دكن . لقاء الله ، ص 12

اثر خوب

اثر خوب

سنت الهى بر اين است كه هر كس قدمى در راه خير برداشته است تا آن اثر هست تا آن سنت الهى هست كه بدان سنت تن در داده است و عمل مى كند به آن سنت در اين نشئه و بار مى دهد، اثر مى دهد. ثواب براى عامل آن در اين نشئه و براى بنيان گذار او، موسس او، عامل نخستين او كه قدم اول را برداشته ، نشئه ديگر مى باشد، بدون اينكه از اولى چيزى كاسته بشود ذلك فضل الله يوتيه من يشاء و الله ذوالفضل العظيم

منبع:آفتاب معرفت ، ص 72

توفيق حضور

توفيق حضور

آنگاه كه نماز را به پايان آوردى ، سر به سجده نهاده و بگو: اللهم ارزقنى حلاوه ذكرك و لقائك و الحضور عندك خدايا! شيرينى يادت را به من بچشان ، خدايا! ديدارت را روزى من بگردان .پروردگارا! توفيق حضورت را به من عنايت به فرما.

منبع:صراط سلوک

آگاه باش

 آگاه باش

عاقبت آن روزى كه در آن ، بواطن و اسرار آشكار مى گردد، فرا مى رسد و هر چه در دنيا كاشته شده در آن جا درو مى گردد.
بنگريد در ايام گذشته ، چه از خود به جاى گذشته ايد. لوح هاى نفوس خود را بخوانيد كه از آتيه و گذشته و قبرتان خبر مى دهد.

منبع:لقاء الله ، ص 12

منطق وحى

منطق وحى

علامه حسن زاده آملی (روحی فداه):حالا از طبيعت يك قدمى بر مى داريم و به سوى عالم اله و ماوراى طبيعت رهسپار مى شويم . و اولين درى كه بايستى از طبيعت به سوى ماوراى طبيعت قدم برداريم و اين در به سوى ما گشوده بشود كه در ابتداى سير و سلوك انسانى است ، بايد از در معرفت نفس به ماوراى طبيعت راه پيدا كرد، تا بعد وقتى الهى شده ، متوجه شده ، سلطان ملكوت در پيش چشم موحد كه تجلى كرده است ، مى بيند ملكوت است كه همه جا در تدبير و اداره كردن مى باشد. اراده ملكوت است كه اداره مى كند. در اين مقام ديگر علم ، بينش ، سير تكامل به كمال رسيده است كه حالا سفر (( من الحق الى الخلق )) دارد تا بدين پايه برسد.
در بدو امر از آن در نفس مى بايست به ماوراى طبيعت سفر كند. فيلسوف طبيعى تا اين گردنه با فيلسوف الهى همراه است ، بعد اينجا الهى او را رها مى كند و به سوى عالم طبيعت و ديار مرسلات سفر مى كند. طبيعى كه در عالم طبيعت دور مى زند، سير مى كند، مى رود، راهش دورى است ، راه مستقيم نيست كه سفر ارتقايى داشته باشد. حكماى الهى ، فلاسفه الهى همينطور كه در سئوال طرح فرموده ايد اين طور است كه آنان در كنف منطق وحى حرفى و مطلبى را كه دارند چون به برهان ، به وجدان به عرفان ، به نور علم يافته اند كه منطق وحى است ، حرف آن سويى است ، اين سويى نيست .

منبع:آفتاب معرفت ، ص 68

روزى عبوس و دردناك

روزى عبوس و دردناك

اى دوست ! ما خفتگانى هستيم كه در بستر غفلت و بى خبرى آرميده ايم . دنيا و زندگانى آن ، در گذر و آخرت و حيات جاويد آن در پيش است . ليكن با اين حال مردم به دنيا عشق مى ورزند و روز سختى را كه در پيش ‍ دارند به باد غفلت و فراموشى مى سپارند. روزى عبوس و دردناك ،روزى كه شر دامنگير همه است .

منبع:لقاء الله ،ص 11

قم ايها المزمل

قم ايها المزمل

شد گاه وصل دلدار، قم ايها المزمل
آمد زمان ديدار، قم ايها المزمل 
وقت سفر رسيده ، يعنى سحر رسيده
بيدار باش بيدار، قم ايها المزمل 
مستانه گريه سر كن ، غم از دلت بدر كن
هشيار باش هشيار قم ايها المزمل 
بزم طرب بپا كن ، ناى و چلپ بپا كن
مى خوان سرود ديدار قم ايها المزمل 
در خلوت شبانه ، با دلبر يگانه
نجوى بود سزاوار قم ايها المزمل 
دست دعا بر آور، شور و نوا بر آور
با سوز و آه بسيار، قم ايها المزمل 
بر ماه و بر ستاره ، بارى نما نظاره
اندر دل شب تار قم ايها المزمل 
اينك نه وقت خواب است كاين خواب تو حجاب است
از نيل فيض دادار قم ايها المزمل 
اى بيخبر ز هستى ! گر از خوديت رستى
يابى به كوى دل بار قم ايها المزمل 
بيرون ز ما و من باش ، آزاد چون حسن باش
در راه وصل دلدار قم ايها المزمل

 
(استاد علامه حسن زاده آملى )

سحر وقت مسافرت رهروان

سحر وقت مسافرت رهروان

گفته اند كه سحر وقت مسافرت رهروان است و نسيم آن چون دم عيسوى علاج بيماران .
وقت ثمر رسيده يعنى سحر رسيده   بيدار باش بيدار قم ايها المزمل 

نكته : از انسان سر برود سحر نرود

منبع: تازيانه سلوك ، ص 45 و 52.

دستور العمل هاى آيات آخر سوره فرقان

دستور العمل هاى آيات آخر سوره فرقان

(( اى عباد الرحمن )) ، آخر سوره فرقان از (( عباد الرحمن الذين يمشون على الارض )) تا آخر سوره هر يك دستور العمل كامليست .
خروس در سحر به ذكر مشغول است كم از خروس مباش
از امل (آرزو) - (مقصود آرزوهاى بى پايان دنيوى است ) چشم پوش و در عمل كوش مرد جستجو باش نه گفتگوى . از دريا بخواه نه از جوى . از فضول كلام چون فضول طعام دست بدار. سبكبار باش نه سبكسر و سبكسار، خروس در سحر به ذكر قدوس و سبوح در خروش است كم از خروس مباش ! چون به خروش آمدى بدان كه بهترين عطاى دوست لقاى اوست ، مترصد باش كه :


گدايى گردد از يك جذبه شاهى   به يك لحظه دهد كوهى به كاهى

منبع: تازيانه سلوك ، ص 114، استاد حسن زاده آملى

دعاى شكر در هر صبح و شام

دعاى شكر در هر صبح و شام

خداى متعال نوح پيامبر (عليه السلام ) را در قرآن ستوده است كه : (( انه كان عبدا شكورا ))
جناب ابن بابويه - رحمه الله عليه - در (( من لا يحضر )) از كشاف حقايق امام مجتبى ناطق جعفر بن محمد صادق - عليهما السلام - روايت كرده است كه حفض بن بخترى از آن حضرت نقل كرده است كه نوح نبى - عليه السلام - در هر صبح و مساء ده بار اين دعا را مى خواند از اين رو عبد شكور ناميده شده است :
اللهم انى اشهدك انه ما اصبح و امسى بى من نعمه و عافيه فى دين او دنيا فمنك وحدك لا شريك لك ، لك الحمد و لك الشكر بها على حتى ترضى و بعد الرضا


سعى كن اول دل بگويد آنگاه زبان - اى من فداى آنكه دلش با زبان يكى است .

منبع:تازيانه سلوك ، ص 90 - 89، استاد حسن زاده آملى .

اثر ذكر لا اله الا الله

اثر ذكر لا اله الا الله

در شب جمعه يازدهم رجب 1388 ه‍ ق مطابق 12/7/1347 ه‍ ش بر اثر مراقبت و حضور التهاب و اضطراب شديدى داشتم ؛ تا قريب يك ساعت به اذان صبح كه به ذكر كلمه طيبه (( لا اله الا الله )) اشتغال داشتم ، ديدم سر تا سر حقيقت و همه ذرات مملكت وجودم با من در اين ذكر شريف همراهند و سرگرم به گفتن (( لا اله الا الله )) اند؛ ناگهان به فضل الهى جذبه اى دست داد بسيار ابتهاج به من روى آورد، مثل اين كه تندبادى سخت وزيدن گيرد، آنچنان صدايى پى در پى بدون هيچ مكث و تراخى بر من احاطه كرد و سيرى سريع پيش آمد كه هزار بار از سرعت سير جت سريع السير در فضا فزون تر بود، و رنگ عالم را بدان گونه كه ديده ام از تعبير آن ناتوان هستم ، عجب اين كه در آن اثناء گفتم ، چه خوش است كه به دنيا بر نگردم وقتى اين معنى در دلم خطور كرده به ياد عائله افتادم كه آنها سرپرستى مى خواهند باز گفتم : آنها خودشان صاحب دارند، به من چه ، تا چيزى نگذشت كه از آن حال شيرين باز آمدم و خود را در آنجا نشسته بودم ، ديدم .

منبع:انسان در عرف عرفان

توبه ، قدم اول در سلوك

توبه ، قدم اول در سلوك

 برادرم قدم اول در سلوك توبه و پاكى از گناه و دورى از گفتار ناپاك ، و كردار و انديشه هاى ناشايسته و خوى هاى نكوهيده است ، در كلام خداى غفور و رحيم نيكو تدبر كن كه فرمود (( ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين )) - سعى كن تا محبوب كردگار شوى  و به قول شيخ عارف شبسترى :

موانع تا نگردانى ز خود دور                درون خانه دل نايدت نور 
موانع چون در اين عالم چهار است     طهارت كردن از وى هم چهار است 
نخستين پاكى از احداث و انجاس      دوم از معصيت و ز شر وسواس 
سيم پاكى ز اخلاق زميمه است       كه با وى آدمى همچون بهيمه است 
چهارم پاكى سر است از غير            كه اينجا منتهى مى گرددش سير
 

منبع:صراط سلوک

حتى به مزاح هم سخن ناهنجار و خلاف مگوييد

حتى به مزاح هم سخن ناهنجار و خلاف مگوييد

از سخنان ناهنجار گر چه مزاح باشد بر حذر باش ، خلاف مگو اگر چه مطايبت (شوخى ) باشد از قسم خوردن اگر چه راست است احتراز كن ، تا مى توانى .

نماز را در اول وقت بجا آور، تجارتت را مغتنم بشمار كه انسان بى كار از دنيا و آخرت هر دو مى ماند داد و ستد مانع بندگى نيست .
رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ (نور / ۳۷)

مردى به آفتاب يمنى اويس قرنى گفت : مرا اندرزى كن - آنجناب گفت : (( فر الى الله )) بگريز به سوى خداوند. اين كلام را از كتاب الله اقتباس ‍ كرد كه نوح نبى - (عليه السلام ) - به مردم فرموده : (( ففروا الى الله )) - سوره ذاريات ، آيه 50 - از شهوت و از شهرت بپرهيز و از معاشرت ناجنس به خصوص از نفس بگريز كه :
نخست موعظه پير مى فروش اين است   كه از مصاحبت ناجنس احتراز كنيد

 
دائما طاهر باش و به حال خود ناظر و عيوب ديگران را ساتر

دائما طاهر باش و به حال خويش ناظر باش و عيوب ديگران را ساتر باش . با همه مهربان باش و از همه گريزان باش . يعنى با همه باش و بى همه باش . خداشناس باش در هر لباس باشد. تو كه سليمان زاده اى حشمتت دار، تو كه صديق حسن زاده اى وحشت دار.

منبع: تازيانه سلوك ، ص 113 - 112، استاد حسن زاده آملى

با همه اعضايم بيايم !

با همه اعضايم بيايم !

عوف بن مالك كه از بزرگان صحابه و مردى عظيم الجثه بود، روزى به خدمت حضرت رسول صلى اله عليه و آله رفته ، وقتى كه حضرت در خيمه نشسته بود سلام كرد حضرت فرمود: در آى !
گفت : به همه اعضاى خود درآيم ، يا چيزى را بيرون بگذارم ! حضرت بخنديد

منبع:خزائن ، ص 397.

كتوم باش و سِر پوش

كتوم باش و سِر پوش

 اگر در حالات مراقبت تام ، تمثلاتى پيش آيد خوش آمد مكتوم بدار كه سالك (( كتوم )) است . از عارف سَر مى رود و سِر نمى رود...
اكثار ذكر (( يا حى يا قيوم )) موجب احياء عقل مى شود
آقاى من در نزد اولياء الله مجرب است كه اكثار ذكر شريف يا حى يا قيوم يا من لا اله الا انت موجب حيات عقل مى شود، وقتى را با خدايت خلوت كن كه بدن استراحت كرده باشد و از خستگى بدر آمده باشد و در حال امتلاء و اشتهاء  نباشد.

منبع:(تازيانه سلوك ، ص 28.)

مراحل تزكيه نفس

مراحل تزكيه نفس

سوال : نخستين مراحل تهذيب و تزكيه نفس چيست ؟
استاد: براى طهارت باطن ، نخست بايد دوام طهارت ظاهرى را حفظ كرد و طهارت بدن را مراعات نمود، اعضاء و جوارح ظاهرى بايد كنترل شود. زبان آفت بدى است ، انسان بايد سعى كند چانه اش را با عقل بگرداند! همانطور كه دهان گاه مجراى غذاى آلوده به معده است همين دهان و زبان ، مجراى غذاى آلوده به جان نيز هست . بايد اين نهال وجود را كه رو به رشد و كمال است ، مواظبت كرد، از همنشين بد پرهيز نمود. اين دقت هاى ظاهرى كم كم باطن را هم طاهر مى كند. انسان اگر كمى در اين نظام دقت كند، مى بيند كه در اين دار هستى ، هيچ چيز غلط نمى كند.
حتى حيوانات هم در كار و وظيفه خود خيانت نمى كنند.
اينها درس است براى ما! از آن طرف هم داريم كه (( من جاهد فينا لنهدينهم سبلنا )) بايد در اين امور دقت كرد تا كم كم طهارت باطن هم پيدا شود...
چى عرض كنم آقا... چه بگويم به شما!!

منبع:در محضر استاد، ص 34

قرآن حفظ كنيد

قرآن حفظ كنيد

دو تا طلبه آمدند پيش من ، يكى گفت آقا من دارم ديوان شعر شما را حفظ مى كنم و يك مقدار هم حفظ كرده ام . به او گفتم برو قرآن حفظ كن ، حفظ كردن ديوان چه فايده اى دارد؟ گفت چشم .

منبع:در محضر استاد، ص 98

دنيا دار شكار است

دنيا دار شكار است

 بدانيد دنيادار شكار است و شكارچى ها خيلى ناقلا هستند. بسيار هستند كه مى خواهند شما جوان ها را شكار كنند. مواظب خودتان باشيد.
پاك باشيد، درس و بحث را از دست ندهيد. از مرحوم صدوق (ره ) سوال شد كه بهترين كار در شب قدر چيست ؟ فرمود برگزارى جلسه علم (العلم امام العمل )

منبع:در محضر استاد، ص 98

تاثير قرائت آيه نور

تاثير قرائت آيه نور

الله نور السموات و الارض - الى قوله سبحانه - و الله بكل شى ء عليم
اكثار و دوام آيه نور موجب انكشاف حقايق است . چنانچه خودش نور است و عين نور است و با آداب آن نور على نور است .چنانچه عددش نور است و با اين عدد كه در نزد خواص با شرايطى منظور است سبب شرف حضور با هر النور مولود عالم نور است .
از رسول الله (صلى الله عليه و آله ) است كه : اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و فى سمعى نورا و فى بصرى نورا خداوندا در هر يك از دل و گوش و ديده ام نورى قرار ده (كه به مدد نور تميز دهم و به مدد نور بشنوم و به مدد نور ببينم )

منبع:در آسمان معرفت ، ص 77 و انسان و قرآن ، ص 79.

بعد چى ؟؟!

روزى حضرت استاد حسن زاده آملى (دام عزه ) در محفل درس ‍ فرمودند:
عزيزان ! بايد راه بيفتيد و زحمت بكشيد.
به هوس راست نبايد به تمنى نشود   كان درين راه بسى خون جگر بايد خورد 
به اصطلاحات اكتفاء نكنيد، خوب حالا فصوص تمام شد. ثم ماذا؟ (بعد چى ) بلكه اگر اصطلاحات را بدانيد براى معركه گيرى خوب است چه اينكه حرف هاى خوبى است جفت و جور كردن آنها زيباست ، اما بعد چى ؟؟!


همت بلند

يكى از نكات بسيار مهم در امر سلوك الى الله همت بلند و استقامت است .
همت بلند دار كه مردان روزگار از همت بلند به جايى رسيده اند.
حضرت استاد در محفل درس مى فرمودند:
آقا! مهم همت و استقامت در اين راه است كه :
ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم و الملائكه .
(فصلت (30))
آنان كه گفتند خداى ما الله است و استقامت به خرج دادند، ملائكه بر آنها نازل مى شوند، استقامت ... بگو خدايا آمدم ، و از سر صدق بگو.

منبع:صراط سلوک

عنايت استاد

عنايت استاد

روزى يكى از ياران درس ، مصرانه و عاجزانه از حضرت استاد حسن زاده آملى تقاضا كردند كه : حضرت آقا عنايتى بفرماييد ذكرى ، دعايى ، چيزى بفرماييد، بلكه از اين گرفتارى روحى نجات پيدا كنم ، خيلى گرفته و در قبض هستم .
حضرت استاد (دام عزه ) كه تا آخر لحظه سر به زير انداخته بودند و در سكوتى پر معنى و مراقبه اى ملكوتى به سر مى بردند سر را بلند كرده و فرمودند: آقا جان ! من هم گرفتارم ، من هم از شما بدترم !!!
چند لحظه اى درنگ فرمودند و ادامه دادند: دو مطلب به شما عرض ‍ مى كنم ، يقينا اثر دارد به شرط اينكه اقلا يك اربعين (40 روز) بر آن مداومت داشته باشيد.
1- ذكر شريف يا حى يا قيوم يا من لا اله الا انت كه گفته اند، اكثار در آن سبب حيات و زيادت عقل مى شود و مجرب هم است . 
2- سوره غنى (واقعه ) را بخوانيد تا غنى در علم و بعدا هم چيزهاى ديگرى شويد چون روايت شده كه :
ابن مسعود از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) نقل كرده كه ، از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) شنيدم كه فرمود: هر كس سوره واقعه را هر شب بخواند هيچ گاه محتاج نمى شود.

منبع:صراط سلوک

لا اله الا الله

اهميت ذكر لا اله الا الله

مرحوم صدوق (قدس سره ) در توحيد از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) نقل مى كند آن حضرت فرمودند: (( نه من و غير من ، هيچ كس كلمه مثل : لا اله الا الله نگفته ايم ))
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند: (( خير العباده قول لا اله الا الله )) (بهترين عبادت طيبه لا اله الا الله )
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: (( قول لا اله الا الله ثمن الجنه )) (گفتن لا اله الا الله بهاى بهشت است ) 
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: (( خداوند مى فرمايد: لا اله الا الله دژ و قلعه محكم من است و هر كس وارد آن شود از عذاب در امان است . )) 
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند: (( هر كس با اخلاص لا اله الا الله بگويد وارد بهشت مى شود و نشانه اخلاصش اين است كه كلمه طيبه او را از آنچه خداوند حرام گردانيده حفظ كند. )) 
ذكر به معنى فراموشى غير از خداست و كلمه طيبه لا اله الا الله ذكر معجونى است ، مركب از نفى و اثبات كه با نفى (لا اله ) همه چيزهايى كه سبب پيدايش و توليد مفاسد مى شود زايل شده مثل امراض قلب و وابستگى هاى روحانى و با اثبات (الا الله ) صحت و سلامت قلب ، از رذايل اخلاقى حاصل مى شود.


ذكر عجيبى است !!

يكى از ذكرهايى كه حضرت استاد (دام عزه ) مكرر در جلسات درسى سفارش مى فرمودند: ذكر شريف لا اله الا الله است در يكى از روزها فرمودند: آقاى بس بسى  نباشيد، از ذكرهايى استفاده كنيد كه لب تكان نمى خورد؛ ذكر شريف لا اله الا الله معجون نفى اثبات است و عجيب است !!

منبع:صراط سلوک