توحید حقیقی

چو درتوحيد حق نبود سوايى   سخن از جبر چه بود؟ژاژخايى 

 كدامين جابر است و كيست مجبور   عقول نارسا را چيست منظور 

اگر طرفين جبرى و قدرى به مغزاى توحيد صمدى قرآنى مى رسيدند و مرزوق به رزق توحيد الهى مى شدند نه همه چيز را به حق اسناد مى دادند و از ادب مع الله بى بهره بودند و نه خويش را در افعال مستقل مى ديدند و حق را وحدت عددى مى پنداشتند. هم قائلين به جبر توحيد حق را وحدت عددى دانستند كه جابر و مجبور ملاحظه كردند و هم قائلين به تفويض وحدت عددى پنداشتند كه خود را در برابر حق مستقل ديدند. لذا حضرت مولى بخش يازدهم رساله خيرالاثر را به بحث در توحيد ذاتى و صفاتى و افعالى اختصاص دادند تا روشن شود كه چون جبريون و قدريان از در باب ولايت دور شدند و حق توحيد صمدى قرآنى را از دهن مطهر اهل بيت طهارت و عصمت نگرفتند به اين بيچارگى ها افتاده اند كه در ابيات بعدى بدان تصريح شده است . خواننده گرامى آنچه را كه بايد در موضوع ((امر بين الامرين )) بياموزد و به حقيقت و مغزاى فرمايشات اهل بيت عصمت عليهم السلام برسد، بايد از بخش يازدهم رساله گرانسنگ خيرالاثر اخذ نمايد. فراجع .
ايجاد به نحو مطلق به حق مستند است و در مقام اسناد، در آنجا كه اسناد كمال است ، به حق تعالى مستند است و در مواردى كه نقص است به عبد اسناد مى يابد و لذا به لحاظ اولى ((قل كل من عندالله )) مطرح مى شود و در دومى آيات الم يعلموا اءن الله هو يقبل التوبة عن عباده و ياءخذ الصدقات (التوبه /104) ان الذين يبايعونك انما يبايعون الله يدالله فوق ايديهم (الفتح /11) فلم تقتلوهم ولكن الله قتلهم و ما رميت اذ رميت ولكن الله رمى (الانفال /18) قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم (التوبه /15) شاهد صادق است و در مورد سومى بحول الله و قوته اقوم و اقعد فاذا مرضت فهو يشفين رب اءنى مسنى الضر و انت ارحم الراحمين دلالت مى كند كه از زبان انبياء عليهم السلام در قرآن مطرح شده است .
در هر موطنى منشاء و معطى كمال و فاعل على الاطلاق اوست . و لا فاعل الا الله ، و در عين حال نسبت به كثرات كه مظاهر و مجالى و اعيان ثابته و ماهياتند، محفوظ بوده باشد.

ديده اى خواهم كه باشد شه شناس   تا شناسد شاه را در هر لباس 

اين انسان كامل فانى در توحيد حضرت عيسى بن مريم عليهاالسلام است كه در عين مشاهده كثرت ، غرق در بحر بيكران وحدت هستى است كه مى گويد: فلما توفيتنى كنت انت الرقيب عليهم (المائده /118).

اين سببها برنظرها پرده هاست      كه نه هر ديدار صنعش را سزاست 

ديده اى بايد سبب سوراخ كن   تا حجب را بر كند از بيخ و بن 

تا مسبب بيند اندر لامكان   هرزه بيند جهد و اسباب دكان 

منبع:شرح دفتر دل