عقیده اشعریون

ز كسبش اشعرى بیبهره بودست     مگر لفظى بر الفاظش فزودست

اشعرى كه قائل به جبر بود ضمن اينكه گويد بندگان همانطور كه وجود آنها و نمو و رنگ و روى آنها از خودشان نيست ، افعال آنان هم چنين است كه از خودشان نيست و به خداوند مستند است منتهى در ذيل گفتارش اصطلاحى بر اصطلاحاتش افزوده است و قائل به ((كسب )) شده است تا وجهى براى ثواب و عقاب اعمال بندگان پيدا نمايد.
بيان مذهب ((كسب )) اشعرى :
قول تعالى : لها ما كسبت و عليها ما اكتسبت .
كسب در تحصيل اعمال خير است كه به وفق اقتضاى فطرت است . اكتساب در بدست آوردن چيزى از روى حيلت شيطانى بر خلاف سيرت و سنت خلقت است كه اقتضاى باب افتعال است . لذا در آن فرمود ((لها))، و در اين فرمود ((عليها)). اين معنى كسب و اكتساب را جايگاهى خاص است .
اما آنچه اشعرى از كسب مى فهمد اين است كه :
علامه لاهيجى گويد: ((اشعرى فعل بنده را مخلوق خداوند داند بى وساطت و مدخليت اختيار و اراده بنده ، چنانكه مذهب او است و ايجاد جميع موجودات . چه مباشر ايجاد همه موجودات خداى را داند و قائل به هيچ واسطه نباشد. حتى احراق نار و تبريد ماء و امثال آنها را اسباب عاديه خوانند، و گويند عادة الله جارى شده كه احراق ثوب مثلا در وقت مماسّه نار كند بدون آنكه نار را مدخليتى در احراق باشد، و در افعال عباد فرق ميان اختيارى و اضطرارى به مجرد مقارنت اراده و عدم مقارنت اراده كند بى مدخليتى ، و اين معنى اعنى مقارنت ، اراده را كسب نام كند، و فعل بنده را مخلوق خدا و مكسوب بنده داند)).
(گوهر مراد فصل 13 باب سوم ، مقاله دوم ).
او گويد: از بنده كسب است و از خداى فعل ، و قدرت بنده اثرى در فعل او ندارد. يعنى فعل از خدا است و طاعت و يا معصيت از بنده و معنى كسب اين است ، و ابو اسحق اسفراينى گفت : قدرت هر دو در آن دخيل است . جناب علامه شعرانى فرمود: تا امروز كسى ندانسته كسب چيست و هنوز نامفهوم است . لذا در بيانات اعاظم در معنى كسب فرمايشات مختلف آمده است .
حضرت مولى در انتهاى بخش هفتم رساله خيرالاثر فرمود:
اگر جبرى فناى در توحيد را اراده كرده است ، هيچ موحد كاملى مظهريت امكانيه را انكار نكرده است كه كثرت مقهور در وحدت اعنى مظاهر وجود ظاهر از عالم شهادت مطلقه تا عالم غيب مطلق كه عالم اعيان ثابته يعنى عالم صور حقايق موجودات و به عبارت اءخرى عالم علم است ، امرى بين است ، هر چند اطلاق عالم بر اين غيب مطلق به توسع در تعبير است ، چه علم عين ذات است . علاوه اينكه اين همه ابواب معنون در جوامع روايى در رد جبرى و قدرى و اثبات امر بين الامرين خود شاهد صدق است كه سخن جبرى غير از اين توحيد كمّل است ؛ و حال كه جبر به همان معنى مشهور متعارف را مى خواهد كه عبد در فعل خود فاعل بالجبر است و با اين پندار تفوه به ((كسب )) نمودن ، درباره كسب او همان بايد گفت كه در دفتر دل ثبت شده است :

ز كسبش اشعرى بیبهره بودست     مگر لفظى بر الفاظش فزودست


منبع:جلد دوم شرح دفتر دل علامه حسن زاده آملی-شارح استاد صمدی آملی