ليلة القدر و يوم الله

وجود اندر نزول و در صعودش   بترتيب است در غيب و شهودش 

ليلة القدر و يوم الله را مراتب و مظاهر بسيار است چنانكه همه حقايق نظام هستى بدين منوال اند كه نسبت دانى به عالى نسبت فرع به اصل و ظل به ذى ظل است .
مبانى عقلى و نقلى داريم كه منازل سير حبّى وجود، در قوس نزول ، معبر به ليل و ليالى است ؛ چنانكه در معارج ظهور صعودى ، به يوم و ايام ، بعضى از ليالى ليالى قدرند و بعضى از ايام ايام الله . (انسان و قرآن ص 213)
جناب متاءله سبزوارى در شرح اسماء در شرح بند 54 ((يا رب الليل و النهار)) فرمايد: يشمل اطلاق الليل و النهار باطن ليلة القدر و حقيقة يوم القيامة اءعنى السلسلة الطولية النزولية و العروجية ، و اشير الى الاول بقوله تعالى تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر والى الثانى بقوله تعالى يعرج الملائكة و الروح اليه فى يوم كان مقداره خمسين الف سنة (معارج /4).
و در تعليقه آن فرمود: ففى السلسلة الطولية النزولية اختفاء نور الوجود كالليل الصورى ؛ و فى السلسلة العروجية طلوع النور بعد ما غربت فى المواد و الاجسام عن افق النفس و القلب كاليوم الصورى .
مطلب فوق را در شرح مثنوى عارف رومى نيز دارد با بيانات ديگر كه نقل مى شود: عارف ياد شده در مجلد ثانى مثنوى گويد:
حق شب قدرست در شبها نهان   تا كند جان هر شبى را امتحان 
حاجى در شرح فرمايد: حق شب قدر است يعنى يكى از آيات احاطه حق شب قدرى است كه در طول همه شبها باشد، چون آن سيال راسم همه سلسله زمان است و روح آنهاست .
و از تاءويلات شب قدر سلسله طوليه نزوليه است كه مد سير نور حق است در قوس نزول ، چه نور در آن در تنزل است ؛ چنانكه باطن يوم القيمة سلسلة طوليه عروجيه است كه مد سير نور حق است در قوس ‍ صعود، چه در اشتداد و ترقى و عروج است ، قال الله تعالى : يعرج الملائكة و الروح اليه الاية )). (انسان و قرآن ص 250)
از وجود در قوس نزول چون تعبير به ليل مى شود لذا در قوس نزول ترتيب آن بصورت ترتيب در غيب مطرح شده است ؛ و جون از سير حبّى وجود در قوس صعود تعبير به يوم مى گردد لذا در قوس صعود از ترتيب آن به ترتيب شهودى تعبير شده است . ((به شرح ابيات 54 به بعد همين باب و شرح بيت 3 از باب سيزدهم مراجعه گردد.))

منبع:جلد دوم شرح دفتر دل-شارح:استاد صمدی آملی