معرفت به تقليد كفايت نمى‏كند

البته ظن و گمان در اعتقاد بخدا و رسول كافى نيست و معرفت به تقليد كفايت نمى‏كند، آن محدثى كه از اصطلاح فلاسفه متنفر است و براى پرهيز از نام دور و تسلسل و امثال آن گويد دليل آوردن براى توحيد لازم نيست و ظن و تقليد كفايت مى‏كند تا مردم را از فلسفه بگريزاند و از براهين و استدلال منطقى باز دارد گرچه بلفظ مى‏گويد ظن كافى است اما اگر خويشتن را بيازمايد و فرض كند يهودى نزد او آمد و گفت من گمان دارم پيغمبر شما راست مى‏گويد پس مرا مسلمان شناس و نوشته بمن ده كه مسلمانم تا مردم با من معامله اسلامى كند، هرگز اين محدث تصديق او نخواهد كرد. بلكه اگر كسى بگويد من يقين بمعراج جسمانى و معاد جسمانى ندارم اما گمان دارم درست باشد همان محدث او را طرد خواهد كرد و كافر خواهد خواند با آنكه اصل توحيد خدا و رسالت رسول كه معاد جسمانى فرع آنست ظنى بوده است چگونه صدق رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم نعوذ بالله ظنى باشد و گفتار او يقينى.

و من فرصت را اينجا غنيمت مى‏شمرم و طلاب علوم دينى را كه مانند خود من بكمال علم نرسيده بر حذر ميدارم كه هرگز سوء ظن ببزرگان علماى دين نبرند كه كمترين كيفر اين عمل محروميت از فيض علوم آنها هست. زهى شقاوت كه كسى‏ ببزرگان علماى دين بدبين باشد و سخنان آنان را به بى‏اعتنايى نگرد. اگر يكى از علما را بينى كه بر كلام ديگرى انگشتى نهد و خرده گيرد براى آنست كه حقيقت را بيش از همه چيز دوست دارد. و اگر كسى سهوى يا خطائى كرده است كه بايد بر كلامش نكته گرفت براى آنست كه معصوم نبود و در مطلبى چنانكه بايد دقت نكرد و زود بگذشت و آن سهو در كلامش ماند كه اگر باز بار ديگر نظر مى‏كرد اصلاح مى‏فرمود، آن كه گفت ايمان بظن صحيح است همچنين شتاب‏زده بود و سوء ظن بعلماء او را بدان واداشت و اگر چند بار روش خود را ميآزمود اصلاح مى‏كرد (مرحوم استاد علامه شعرانى، آخر شرح تجريد ص 595 ط 1، و در اين كتاب از آنجناب نكات عديده‏اى نقل كرده‏ايم).

منبع : هزار و یک نکته علامه حسن زاده آملی ؛ نکته ی 740